چکیده:
فارسی در جایگاه زبان ملی نقش برجستهای در پیوند گذشته، حال و آیندهی ایرانیان دارد و این امر گواه نقشی تاریخی و سیاسی برای این زبان است؛ اما زبان فارسی امروزه با مشکلات و چالشهایی روبهرو است که اگر بهدرستی شناسایی و چارهجویی نشوند، سبب خدشهدار شدن هویت ملی و ضربه به تداوم سنت ملی ایرانیان خواهد شد. ازاینرو است که مسئلهی حفظ و گسترش زبان فارسی بهعنوان یکی از مهمترین مؤلفههای هویت ملی در شماری از مهمترین اسناد بالادستی ازجمله قانون اساسی، سند چشمانداز، قانونهای برنامه توسعه، سند جامع علمی کشور و... موردتوجه قرارگرفته و سیاستهایی برای نیل به آن تدارک دیده شده است؛ اما با وجود طراحی و تدوین سیاستهای چندی در این زمینه، اجرای این سیاستها در رسیدن به اهداف خود با کاستیهایی مواجه و در کسب نتایج رضایتبخش ناتوان بودهاند. بدینسان هدف این مقاله از طریق این پرسش که رویکرد و نحوهی اجرای خطمشیهای مرتبط با زبان فارسی چه تأثیری بر عدم کسب نتایج رضایتبخش و ناکامی سیاستهای زبانی داشته است، نشان دادن عوامل ناکامی اجرای این سیاستها مبتنی بر تجربیات برنامه پنجم توسعه است. روش مورداستفاده در این مقاله که دادههای آن از منابع اسنادی و کتابخانهای جمعآوری گردیده است، روش تحلیل مضمون است. نتیجه نهایی این پژوهش این است که مسائل و مشکلات پیشروی زبان فارسی از جنس مسائل بدخیم هستند، همچنین شیوهی اجرای سیاستهای مربوط به زبان فارسی بر رویکردی دستوری استوار بودهاند که همین امر منجر به ناکامی سیاستگذاری زبان ملی در نیل به اهداف خود گردیده است.
Persian language, as the national language of the Iranian people, has a major role in the connection of their past, present and future and this is a proof for historical and political role of the language. But nowadays Persian language is facing challenges and difficulties which, if not diagnosed and solved, will damage national identity and continuity of national traditions. Thus, preservation and expansion of Persian language as one of the most important components of national identity has always been considered by Iranian politicians and also in major documents of the Islamic Republic of Iran including constitution, document of future perspective, development plan law and comprehensive scientific documents etc. and policies have been provided to achieve that. But despite of design and implementation of policies regarded to this issue, implementation of the policies has faced shortcomings and thus failed to achieve satisfying results. Therefore, this article aims to indicate failure factors of implementation of these policies based on fifth development plan experiences, by asking this question that how the approach and implementation of fifth development plan led to loss of satisfying results in implementation of language policies. The method used in this article is thematic analysis which is one of qualitative methods and its data is obtained from library and documentary data. The final result of this research is that the issues and problems facing the Persian language are malignant political issues, also the method of implementing policies related to the Persian language has been based on an authoritarian approach, which has led to the failure of national language policy to achieve its goals.
خلاصه ماشینی:
از همینجاست که پیوند سیاست و زبان فارسی خود را نمایان میسازد؛ چراکه اندیشه دولتداری در ایران برای حفظ و تداوم خود گزیری جز حفظ و گسترش یکی از مهمترین شناسههای هویت ملی خود ندارد؛ اما فارسی، امروزه به پارهای از مسائل دچار گشته و در این نبرد دچار فرسایش شده است و اگر چارهای بر آن نرود، بیم آن میرود که: «این زبان شگرف و بیمانند به خاموشی و فراموشی بگراید؛ در آن زمان است که یکی از بزرگترین و دریغانگیزترین فاجعههای فرهنگی جهان رخ خواهد داد» (کزازی، دانشیار، 1386: پیشگفتار).
با هدف فهم بهتر و توضیح چرایی ناکامی سیاستگذاری زبان ملی در ایران، مقالهی پیشرو میکوشد تا ابتدا با اتکا به رهیافت مسائل بدخیم، چشمانداز جدیدی از چالشهای پیشروی زبان فارسی در مقابل دیدگاه خوانندگان بگشاید و سپس به این پرسش پاسخ دهد که رویکرد و نحوهی اجرای خطمشیهای مرتبط با زبان فارسی در اسناد بالادستی چه تأثیری بر عدم کسب نتایج رضایتبخش و ناکامی این سیاستها داشته است؟ 2- پیشینه پژوهش کتاب گفتارهایی درباره هویت ملی در ایران به اهتمام داوود میر محمدی؛ مجموعهای گردآمده از مصاحبه با اندیشمندان حوزههای مختلف علوم اجتماعی و انسانی است که به ابعاد مختلفی از مفهوم هویت ملی در ایران میپردازد.
دو مقالهی دیگر از علی کریمی مله (یکی بهتنهایی و دیگری با همکاران) است که در نخستینِ آنها سیاستگذاری هویت ملی و الزامات راهبردی آن برای ایران و در دومین مقاله مسائل بدخیم و لزوم بازنگری راهبردی در الگوهای سنتی روابط دولت - ملت در ایران موردبررسی قرار گرفتهاند.