چکیده:
هدف این پژوهش" تبیین اهداف برنامه درسی آموزش خانواده در مدارس دوره ابتدایی " است. رویکرد پژوهش کیفی و با روش تحلیل محتوای قراردادی (رویکرد استقرایی) بود. جامعه ی هدف 20 نفر از اعضای هیئت علمی گروههای برنامه ریزی درسی، جامعه شناسان، مشاوران و مدرسان آموزش خانواده و روانشناسان بودند وبا روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. روش گردآوری اطلاعات، مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. برای روایی و پایایی دادهها ازمعیارهای قابلیت اعتبار و قابلیت تایید استفاده گردید. برای تجزیه و تحلیل دادهها از تحلیل محتوای قراردادی مبتنی بر استقرا بهره گرفته شد. تحلیل دادهها منجر به استخراج70 مفهوم، 12 مقوله ی فرعی و 5 مقوله ی اصلی شد. مقولات اصلی پدیدار شده شامل: "ارتقای سواد رسانه ای"، "آگاهی نسبت به آداب و مهارتهای زیستن"، "مشارکت خانوادهها و نقش والدگری"، "شناخت نسبت به مراحل رشد و زندگی کودکان" و "آگاهی نسبت به اصول و مبانی تعلیم و تربیت" میباشند. نتایج حاصل میتواند در برنامه ریزی واجرای هرچه بهتر دورههای آموزش خانواده درمدارس دوره ابتدایی تسهیلگر باشد و برنامهریزان و مجریان این دورهها نیز میتوانند در بعد عملی از آن بهره گیرند.
The goal of this study is to "explain the objectives of the family education curriculum in primary school." The research approach was qualitative and the method was Conventional Content Analysis (Inductive approach). The target populations was 20 faculty members of curriculum planning groups, sociologists, family education counselors and psychologists, and were selected by purposive sampling. The data collection method was Semi-structured interview. For data validity and reliability, Credibility and Verification criteria were used. To analyze the data, Induction-based Conventional Content Analysis was used. Data analysis led to the extraction of 70 concepts, 12 sub-categories and 5 main categories. The main categories that have emerged include: "Promoting media literacy", "Awareness towards life etiquette and skills", "Family participation and the role of parenting", "Knowledge of the growth and life stages of children" and "Knowledge of the principles and bases of education". The results can facilitate the better planning and implementation of family education courses in primary schools, and the planners and facilitators of these courses can also apply them in the practical dimension.
خلاصه ماشینی:
از طرفی توجه به برنامه های آموزش خانواده درایجاد نگرشی مثبت و پویا در والدین نسبت به خط مشی های آموزشی و تربیتی مدارس و فراهم ساختن انگیزه همیاری و همکاری متقابل با مربیان مدارس ضرورتی اجتناب ناپذیر است(University Jahad Authors Group,2012) لذا حضور فعال خانواده درمدرسه و آموزش فرزندان در دوران کودکی و نوجوانی عموما بارشدوموفقیت آنها دریادگیری مهارتها ارتباط مستقیم دارد (Christenson & Reschly,2010) سالهاست كه مدارس ما با تشكيل جلسات انجمن اوليا ومربيان نسبت به همفكري و تعامل با يكديگر براي تربیت و آموزش اثربخش دانشآموزان اقدام ميكنند.
در این راستا نتایج پژوهش های لیو ، سلیمانی و هنینگ ,2020) (Liu, Sulaimani & Henning وگارسیا و رویز( ,Garcia & Ríos 2014) ومهناساندارم ( ,Mohanasundaram 2018) نشان داد که نقش مشارکت والدین در مدرسه را مهم دانسته زیرا مشارکت خانواده به بهبود یادگیری کمک می کند و موفقیت تحصیلی را افزایش می دهد.
در همین راستا نتایج تحقیقات مانا( ,Maunah 2019) حاکی از این بود که خانواده اولین محیط آموزشی است که کودک در آن آموزش می بیند اما موفقیت تحصیلی دانش آموزان، به مشارکت و آموزش والدین در مدارس ارتباط دارد.
در این پژوهش با هدف « تبیین اهداف برنامه درسی آموزش خانواده در دوره ابتدایی» از نظر مشارکت کنندگان ، پنج مقوله اصلی ؛ « ارتقای سواد رسانه ای » ، « آگاهی نسبت به آداب و مهارتهای زیستن » ، «مشارکت خانواده ها و نقش والدگری » ،«شناخت نسبت به مراحل رشد و زندگی کودکان » ، « آگاهی نسبت به اصول و مبانی تعلیم و تربیت » مشخص گردید که با نتایج پژوهش های انجام گرفته همخوانی دارد .