چکیده:
زمینه و هدف: یکی از مشکلات کشور روند رو به رشد آسیبهای اجتماعی و تنوع آنهاست؛ مشکلی که افزایش بیشتر آن میتواند بر کاهش امنیت اجتماعی تأثیرگذار و نظم اجتماعی را مختل کند. از آنجایی که سیاستگذاری اجتماعی مناسب میتواند در این زمینه اثربخش باشد، هدف این پژوهش بررسی سیاستهای اجتماعی کشور در شش برنامه توسعه بعد از انقلاب اسلامی است. روششناسی: پژوهش از نوع تحقیقات کیفی، کاربردی – توسعهای و توصیفی بوده که با توجه به موضوع و ماهیت آن بهصورت اسنادی وکتابخانهایی انجام شده است. در این پژوهش محتوایی کلیه سیاستهای کلی ابلاغی برنامههای توسعه اقتصادی اجتماعی و فرهنگی کشور در بعد از انقلاب اسلامی ایران و احکام قوانین شش برنامه توسعه مورد بررسی قرار گرفته است. یافتهها :یافتههای پژوهش نشان می دهد که در برنامههای چهارم و ششم توسعه به موضوع آسیبهای اجتماعی بیش از بقیه برنامه پرداخته شده است. برنامههای اول، دوم و پنجم کمترین توجه به این حوزه را داشتهاند. نتیجهگیری: توجه کم و در برخی مواقع نامناسب به آسیبهای اجتماعی در سیاستگذاریهای کلان کشور موجب شده تا کشور نتواند بهموقع و با استفاده از ظرفیتهای موجود در جهت کنترل و کاهش آسیبهای اجتماعی اقدامهای مؤثری انجام دهد. البته برنامه ششم فرصت مناسبی را فراهم کرده است.
Background and objectives: One of the problems of the country is the growing trend of social damages and their diversification; a problem that further increase can undermine effective social security and disrupt social order. Since the appropriate social policy-making can be effective in this regard, the purpose of this study is to examine the social policies of the country in six development plans after the Islamic Revolution. Methodology: The research is a qualitative, applied-developmental and descriptive research that has been carried out according to the subject and its nature in the form of documentary and library studies. In this content analysis study, all communicated general policy of economic and social development plans of the country after the Islamic Revolution of Iran and the rules of the laws of six development plans have been reviewed. Findings and results: Findings of the research show that in the fourth and sixth development plans, the issue of social harm has been considered more than the rest of the programs. The first, second and fifth programs have had the least attention to this area. Little and at times unsuitable attention for social damage in macro policies of the country has caused the country to fail to take effective measures in a timely manner and use existing capacities to control and reduce social harm. Of course, the sixth program has provided a good opportunity
خلاصه ماشینی:
با توجه به تغييرات گسترده و سريع و همه جانبه اي که در دنيا صورت گرفته و ميگيرد اهميت توجه به اين بخش بيش از پيش نمايان ميشود و تصور اين که به امور اجتماعي در عرصه هاي مختلف از جمله سياست گذاري اجتماعي توجه نشود، غير ممکن به نظر ميرسد؛ چرا که سياست گذاريهاي مناسب هستند که ميتوانند تضمين کنند برنامه ريزيها و تصميم گيريها متناسب با نياز مردم و جامعه تدوين و اجرا ميشوند و ميتوانند دولت ها را در انجام وظايف مشخصي که به عهده دارند و نظارت بر چگونگي اجراي اين وظايف کمک کنند.
بررسي سياست هاي موجود با رويکرد علمي و پرهيز از برخورد سليقه اي و متناسب با ماهيت آسيب هاي اجتماعي شايد بتواند مسير را براي تدوين برنامه هاي اجرايي مناسب و متناسب با شرايط فراهم کند که غفلت از آن ميتواند امنيت کشور را به مخاطره اندازد؛ بنابراين اين سؤال اساسي مطرح ميشوند که در سياست هاي کلي ابلاغي در حوزههاي مختلف ، سياست هاي کلي برنامه هاي توسعه و احکام قوانين اين برنامه ها در حوزه کنترل و کاهش آسيب هاي اجتماعي چگونه سياست گذاري شده است ؟ ١٠٨ مباني نظري مفهوم آسيب شناسي اجتماعي در اصل از علوم زيستي اخذ شده است (ساروخاني، ١٣٧٠: ٧١٦) و انتخاب اين واژه براي مطالعه علمي و اجتماعي آسيب ها ريشه در ديدگاه مبتني بر «مشابه انگاري» جامعه با جسم انسان دارد (سليمي و داوري، ١٣٨٠: ٢٣٣).
در اين پژوهش محتوايي کليه سياست هاي کلي ابلاغي برنامه هاي توسعه اقتصادي اجتماعي و فرهنگي 1 - Glassman کشور در بعد از انقلاب اسلامي ايران و احکام قوانين شش برنامه توسعه مورد بررسي قرار گرفته است .