چکیده:
با این که مشغلۀ اصلی خواجه نصیرالدین طوسی عروض و قافیه نبوده است، ولی با تالیف
معیار الاشعاردر زمرة یکی از بزرگان علم عروض قرار گرفته است که با وجود گذشت
چندین قرن از این کتاب، همچنان به عنوان یکی از دو منبع اساسی عروض و قافیه مورد توجه
و استناد عروضیان قرار دارد. خواجه نصیر با ذهن ریاضی خود، در این کتاب نکتههای بسیار
ظریف و دقیق در اوزان شعر فارسی یافته، که عروض جدید پس از قرنها امروزه به آنها پی
برده است. از این رو به گفتۀ یکی از عروضیان معاصر باید او را نابغهای در علم عروض و
قافیه به شمار آورد.
این نوشته بر آن است که آراء بدیع خواجه نصیر را در علم عروض و قافیه از کتاب
معیار الاشعاراستخراج و بررسی نمای
خلاصه ماشینی:
در مقايسۀ اين دو کتاب با يکديگر، علي́Uرغم اعتراف به ارجمندي کتاب المعجم به سبب جمع آوري آراء عروضيان پيش از خود و نيز به سبب شواهد شعري موجود در آن ، بايد اذعان کرد که يافته هاي خواجه نصير در علم عروض و قافيه که حاصل تأملات ذهن نقاد اوست او را نه تنها از شمس قيس بلکه از تمامي علماي عروض سنتي بالاتر قرار مي دهد.
اما در اين ميان تنها خواجه نصير است که به وجود بسياري از جوازهاي وزني فارسي (اختيارات شاعري ) پي برده و آنها را در لا به لاي مباحث کتاب خود آورده است که در زير به آنها اشاره مي شود: ١- جواز وزني در پايان مصراع ها: «حکمي ديگر که همۀ اواخر مصراع هاي شعر پارسي شامل است آن است که وقوع يک ساکن و دو ساکن در اواخر همۀ مصراع ها، و خلط هر دو با يکديگر در يک بيت ، روا دارند مگر آنجا که مانعي افتد».
(براي مبحث تغييرات نک : ابن السراج ، ١٩٦٨، صص ٢٠-٢٧) البته شواهد ديگري نيز وجود دارد که بر تأثيرپذيري خواجه نصير از کتاب المعيار دلالت دارد که در اينجا مجال پرداختن به آنها نيست و تنها به يک مورد ديگر اشاره مي کنيم و آن استعمال اصطلاح «تتميم » و «متمم » است و آن از شواذ بحر رمل در عربي است به گونه اي که عروض اين بحر در حالت وافي (مسدس ) که به صورت محذوف به کار مي رود، به صورت سالم و تمام آن يعني «فاعلاتن » بيايد.