چکیده:
در سالهای اخیر در بررسیهای مختلفی که در منطقۀ چهارمحالوبختیاری و در نقاطی مانند فارسان، اردل و میانکوه صورتگرفته، شمار زیادی محوطه مربوط به دورۀ مسوسنگ یافتشده است؛ از سطح این محوطهها، سفالهایی بهدستآمده که پژوهشهای نخستین روی این سفالها نشاندهندۀ ارتباط و نزدیکی بسیار زیاد سفال منطقه با سفالهای دورۀ مسوسنگ در فارس (باکون الف و ب)، خوزستان (شوشان میانه و جدید) و تاحدودی مرکز فلات و غرب ایران است؛ ازاینرو، استفاده از روشهای آزمایشگاهی برای مطالعۀ این گونههای سفالی ضروری بهنظر میرسید تا ابتدا به فن ساخت و برخی ویژگیهای فنی این گونههای سفالی پیبرده شود و همچنین مشخص شود که این سفالها علاوهبر شباهتهای ظاهری مانند: رنگ، نقش و فرم، ازنظر ساختاری و فنی نیز با نمونههای همزمان مناطق مجاور شباهت دارند یا خیر(؟)؛ چراکه میزان تأثیرپذیری مردمان زاگرس مرتفع از مناطق همجوار در این مورد مهم میتواند ما را درپی بردن به ارتباطات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی (برهمکنشهای) ساکنان این منطقه در عصر مسوسنگ یاری کند. بههمیندلیل برای رسیدن به اهداف موردنظر، تلفیقی از روشهای میدانی، کتابخانهای و آزمایشگاهی بهکار بسته شد و تعداد 32 نمونۀ سفالی که از سطح محوطههای پیشازتاریخی منطقۀ چهارمحالوبختیاری، خوزستان و فارس جمعآوریشده با انجام مطالعات پتروگرافی مورد تجزیهوتحلیل قرارگرفت. درنهایت با بررسی ویژگیهای فنی و کانیشناسی این نمونهها، مشخص شد که سفال دورۀ مسوسنگ میانی زاگرس مرتفع دستساز بوده، پخت کافی دارند و از مواد معدنی بهعنوان مادۀ چسبانندۀ آنها استفادهشده است، علاوهبر اینکه سفال این دورۀ همچون ویژگیهای ظاهری، در فن ساخت و ویژگیهای فنی هم شباهت بسیار به سفال همزمان فارس و خوزستان داشته و درواقع این نمونهها با تأثیرپذیری از سفال باکون و شوشان میانه و جدید ساختهشده است.