چکیده:
دشتهای پسکرانهای شمالی خلیجفارس، از مناطق تقریباً ناشناخته در باستانشناسی ایران است. این دشتها حلقۀ واسط بین کرانههای خلیجفارس و مناطق شمالی هستند. در دشتهای لامرد، مُهر و علامرودشت محوطههای متعددی از دورۀ ساسانی شناساییشده است. محوطۀ قلعه گُلرخ چاهورز در شرق دشت علامرودشت، روی پشتهای طبیعی بهشکل قلعهای محصور (از نوع قلعههای نامنظم) در کوهپایۀ جنوبی مشرفبر شهر چاهورز قرارگرفته است. در بررسیهای اولیه محوطۀ قلعه گلرخ بهعنوان محوطهای با استقرار اصلی دورۀ ساسانی معرفی شد. با توجه بهضرورت و اهمیت شناخت سفال ساسانی، در ابتدا پرسش اصلی پژوهش درخصوص مشخصات فنی سفال ساسانی این منطقه طرح شد؛ برهمیناساس چگونگی تبادلات فرهنگی این محوطه با سایر محوطههای همعصر در کرانهها و پسکرانههای خلیجفارس مطالعه شد. این محوطه بهروش بررسی منظم (سیستماتیک) باهدف شناخت دورههای استقراری شبکهبندی و سفالهای سطحالارضی 30% از شبکهها نمونهبرداری شد. تعداد 9364 تکّه ظروف سفالی جمعآوری، طبقهبندی و در جامعۀ آماری مورد تحلیل و گونهشناسی قرارگرفت. مجموع تحلیلهای کمّی و کیفی ظروف سفالی نشان میدهد که، پنج نمونه شکل بدنۀ ظرف، 13 نوع لبه، سه نوع کف ظرف، دو نوع شکل دستۀ ظرف و هفت نوع شیوۀ تزئینی در سطح بدنۀ ظروف این محوطه بهکاررفته است. گاهنگاری نسبی گونههای سفالی مکشوف از محوطۀ قلعه گلرخ نشان میدهد این محوطه در اواخر دورۀ اشکانی و آغاز دورۀ ساسانی مورد سکونت واقعشده است، در سدههای میانه و پایانی دورۀ ساسانی و سرانجام آغاز دوران اسلامی همچنان تداوم سکونت داشته است. این محوطه در سرتاسر دورۀ ساسانی مسکون و علاوهبر اینکه درروند تجاری، اقتصادی فرهنگی با منطقۀ فارس و خلیجفارس در ارتباط بوده است، وجود نوعی ظروف سفالی قرمزرنگ صیقلی هندی بیانگر ارتباطات فرامنطقهای گلرخ در تجارت حوزه فرهنگی خلیجفارس با هندوستان است.