چکیده:
یکی از انواع ازدواج، ازدواج زودهنگام (کودک همسری) میباشد؛ که در این ازدواج حداقل یکی از طرفین کمتر از ١٨ سال سن
داشته باشد. هدف از انجام پژوهش حاضر، آگاهی بخشیدن به افراد مختلف در جهت جلوگیری از وقوع این پدیده است و روش
آن کتابخانه ای و مصاحبه با افراد میباشد. یافته های این پژوهش نشان میدهد که علیرغم آگاهی بخشیهای صورت گرفته
همچنان این پدیده در جامعه به دلایل مختلفی از جمله عوامل اقتصادی، تصورات کودکانه از ازدواج، باورهای سنتی و مذهبی،
موقعیت محل زندگی و... رواج دارد و طبق آمار هرسال در برخی مناطق به تعداد آنها نیز افزوده میشود. به وقوع پیوستن
کودک همسری آسیب های فردی و اجتماعی زیادی را برای کودکان مذکور به وجود آورده است
خلاصه ماشینی:
پذيرش و انجام چنين مسئوليتي نيازمند بلوغ جسمي، جنسي و عقلي طرفين است و اين موارد در شرايط مساعد در افراد بزرگسال ديده ميشود اما گاه ميبينيم در برخي جوامع بار مسئوليت ازدواج به دوش کودکان ميافتد که باعث بروز پديده اي به نام کودک همسري ميگردد.
پيشينه علمي در ادامه به نتيجه سه مورد از پژوهش هاي انجام شده در اين زمينه اشاره ميکنيم : ١- در پژوهش شکوريراد (١٣٩٩) با عنوان «کودک همسري از نظر قرآن »، استدلال شده است که ماده ١٠٤١ قانون مدني درباره ازدواج کودکان هيچ دليل قرآني ندارد.
بلوغ با نشانه هاي بدني شروع ميشود ولي دوره ي بلوغ با ويژگيهاي روانشناختي خاتمه پيدا ميکند؛ بنابراين صرفا بالغ شدن را نميتوان براي ازدواج الگو قرار داد، کسي که از لحاظ روانشناختي، ارتباطي و اجتماعي بالغ است ، قطعا اولويت هاي خود را ميداند و احساسات خود را کنترل ميکند و وابستگيهاي شديدي ندارد، در روابط بين فردي احساسات خود را بروز داده و اگر دچار مشکل بشود، راه حل هاي لازم را براي حل مشکلات ارائه ميدهد، اين افراد از نظر بلوغ جسمي نيز توانايي انجام کارهاي شخصي و اجتماعي خود را دارند (وبگاه ايسنا، ١٣٩٨).
با توجه به بلوغ زودرس کودکان مناطق روستايي، خطراتي نيز از لحاظ جسمي آن ها را تهديد ميکند، قطعا دختر ١٤ساله ي روستايي از لحاظ جسمي بالغ تر از دختر شهري است ؛ بنابراين خانواده ها از اين موضوع که دختران مورد تجاوز قرار بگيرند، نگران بوده و براي پيشگيري از آن ، ازدواج را بهترين راه حل ممکن ميدانند.