چکیده:
ازآنجاییکه در قرن ششم برخی از مضامین شعری در حال گسترش است، در دیوان شاعرانی چون سنایی و خاقانی مشکل ردهبندی اشعار در حوزة مضمون و قالب به وجود آمده است. در پژوهش حاضر با در نظر گرفتن ویژگیهای زبانی قصاید کوتاه به بررسی و ردهبندی قصاید کوتاه خاقانی پرداختهایم. با توجه به ساختار زبانی این اشعار، برخی از قصاید کوتاه خاقانی در بخش غزلیات و برخی از غزلیات در بخش قصاید کوتاه جای گرفته است. قصاید کوتاه خاقانی را میتوان به 7 گروه دستهبندی کرد: 1. مدحی، 2. تغزلاتِ ناتمام، 3. رثایی، 4. هجایی، 5. حکمی، 6. شکوایی، 7. قلندرانهها. خاقانی از شاعرانی است که صدای «مدح» را، پس از سنایی، در غزل افزوده است و نخستین شاعری است که در قالب غزل «مرثیه» گفته است؛ همین امر و چندین عامل دیگر سبب محوشدن مرز میان قصاید کوتاه و غزلیات وی شده و ردهبندی اشعار او را دشوار ساخته است.
Poetic forms play an essential role in the division of Persian poetry. Most of the definitions of these forms refer to its form, and since in the sixth century some themes are expanding, and the form of lyric poetry has also become popular. In the works of poets such as Sanai and Khaghani, who are both poets and lyricists, the issue of classifying poems in the field of content and format has arisen. In the present study, we have examined and classified Khaghani's short poems from a linguistic point of view. We have concluded that due to the three linguistic, as well as "vocabulary selection", part of Khaghani's short poems are in the lyric poems and part of the lyric poems are in the short poems. Khaqani's short poems can be divided into 7 groups: 1. Poems all praise, 2. Poems of incomplete poems, 3. Grief poems, 4. Syntactic poems, 5. Judicial poems (advice), 6. Complaining poems, 7. Qalandari's poems. The linguistic features of some of these poems are very close to the form of "sonnets" in such a way that both very similar examples can be shown in both sonnets and poems. Khaghani is one of the poets who injected the sound of "praise" into the lyric after Sanai, and is the first poet to recite "mourning" in the form of a lyric. As a result, the line between short poems and lyric poems has blurred, making it difficult to classify his poems.
خلاصه ماشینی:
بررسي و تحليل ساختار زباني و رده بندي قصايد کوتاه خاقاني محمدحسين اسماعيلي دانشجوي دکتري زبان و ادبيات فارسي ، دانشگاه تبريز، تبريز، ايران ابراهيم رنجبر دانشيار، گروه زبان و ادبيات فارسي ، دانشگاه تبريز، تبريز، ايران محمد خاکپور دانشيار، گروه زبان و ادبيات فارسي ، دانشگاه تبريز، تبريز، ايران چکيده ازآنجاييکه در قرن ششم برخي از مضامين شعري در حال گسترش است ، در ديوان شاعراني چون سنايي و خاقاني مشکل رده بندي اشعار در حوزة مضمون و قالب به وجود آمده است .
(بنگريد به : شفيعيکدکني، ١٣٩٠) از همين روي، در ديوان اين سه شاعر ويژگيهاي زبان قصايد در غزل نيز نمايان است و به نظر ميرسد که ظهور «غزل مدحي» حاصل همين برخورد دو زبان «قصيده » و «غزل » است که نخستين نمونه هاي آن را در شعر سنايي ميتوان نشان داد.
بنگريد به قصايد: «پيش لب تو حلقه به گوشم بنفشه وار» (خاقاني، ١٣٨٤: ٦١٧)، »پيش صبا نثار کنم جان شکوفه وار» (همان : (617 اين دو سروده نيز تغزلي از يک قصيده هستند که در بخش غزليات ديوان خاقاني آمده است .
گفتني است که قصيدة کوتاه رثايي «عهد عشق نيکوان بدرود باد» نيز زباني بسيار نزديک با زبان غزل دارد و شايد عنوان آن (مرثيۀ اصفهبد ليالواشير) و ذکر نام «او» در پايان شعر سبب شده است که در بخش قصايد کوتاه قرار بگيرد.
نظير همين قصايد در ديوان سنايي را «غزليات توصيه محور» نام نهاده اند درصورتيکه عاطفۀ اين اشعار با قالب «غزل » همخواني ندارد و بيشتر «خطابه » است ؛ در لايۀ بيروني و مياني زبان نيز کم فروغ هستند.