چکیده:
بحث تأویل یکی از مباحث مهم در جهان اسلام است. مسئله اصلی اینتحقیق بررسی تطبیقی روایات تأویلی اثناعشری و اسماعیلی ناظر به قرآن کریم درحوزه معارف توحیدی است. تا کنون میراث اسماعیلی با روایات تأویلی اثناعشریدر مباحث اعتقادی به ویژه معارف توحیدی اشتراک زیادی دارند؛ برای نمونه: تأویلآیه نور، تأویل عرش و کرسی، تأویل اسمای حسنای خداوند. بررسی سندیروایات تأویلی مشترک نشانگر نقش فعال راویان متهم به غلوّ و راویان دارای گرایش فطحی و واقفی است. در نتیجه، به صورت موجبه جزئیه تأثیرپذیری منابع حدیثی اثناعشری و اسماعیلی در حوزه معارف توحیدی از جریان غلوّ و فرق انحرافی دوقرن نخست ثابت میشود. همچنین راویان مجهول در این اسناد به وفور یافتمیشوند که برخی از آنان گزارش شدهاند. این مقاله به روش توصیفی - تحلیلی به سامان رسیده است.
خلاصه ماشینی:
در این نوشته حتی روایتی که در مقام بیان مصداق بارز بوده است نیز از باب توسعه در معنای تأویل، روایت تأویلی شمرده شده است؛ زیرا اسماعیلیه تعیین مصداق آشکار را نیز تأویل میدانند.
تأویل در گذشته به معنای تفسیر نیز کاربرد داشته است و بخش بزرگی از روایات تفسیری وارد در منابع اثناعشری به عنوان تأویل در منابع اسماعیلی یاد شدهاند.
و طبق روایات فراوان در التوحید صدوق، فهم اثناعشریه در مورد صفات خداوند درست است؛ 1 گر چه در مقام تطبیق و تأویل، روایات مشترک مبنی بر تطبیق برخی از اوصاف الهی به مقامات امام یافت میشود که بیشتر این گونه روایات در میان امامیه از نظر سندی نقد شدهاند.
همان؛ نیز: تفسیر القمی، ج2، ص147 و 251؛ تفسیر فرات الکوفی، ص258 و 366؛ الکافی، ج1، ص145، ح9؛ التوحید للصدوق، ص164و 165: الیقین باختصاص مولانا علی۷ بإمرة المؤمنین، ص351؛ تأویل الآیات الظاهرة، ص508 و 509؛ سرائر و اسرار النطقاء، ص117؛ زهر المعانی، ص224.
پنج حدیث دیگر الکافی نیز دارای راویان ضعیف و ضعف سندی هستند؛ در حالی که معارف این احادیث برای اسماعیلیه یک اصل اعتقادی است.
تأویل عرش و کرسی به علم و خزاین علم اسماعیلیه معتقد است باب عرش روایات متعددی دارد که برخی از آنها دیگری را المقالید الملکوتیه، ص238.
1 بیشتر تطبیق بر مصداقهای صورت گرفته در احادیث از باب تأویل (بیان مقصود نهایی متن) است و اسماعیلیه نیز در این سبک تأویلی با اثناعشری اشتراک دارند.