چکیده:
هدف: هدف پژوهش حاضر احصاء مجموعه عواملی است که بر مشارکت دانشآموزان در المپیادهای علمی تأثیرگذار است. عطف به هدف فوق، چارچوب نظری مسئله در سطوح خرد، میانی و کلان شکافته شده و تعامل آنها با هم مورد مداقه قرار گرفت.
روش پژوهش: در این پژوهش از روش پیمایش و ابزار پرسشنامه استفاده شد. تکنیک آماری به کار رفته در این روش، تحلیل تشخیصی بود. برای احصاء روایی ابزار پرسشنامه از اعتبار صوری و برای محاسبه پایایی آن از آلفای کرونباخ استفاده شد. روش انتخاب نمونه هدفمند بود و بهمنظور امکان مقایسه بین دو مجموعه موارد (شرکتکنندگان و عدم شرکتکنندگان) جامعه آماری همگنی انتخاب شده و ۳۸۴ نمونه بر اساس شیوه علمی نمونه گیری مورد مطالعه قرار گرفت.
یافتهها: این مطالعه که به دنبال دستیابی به تابعی برای تعیین اهمیت هر متغیر مستقل در تمیز گروهها از همدیگر بود، توانست تفاوتهای معنیدار بین این دو گروه را شناسایی کرده و بر اساس تمایزی که در متغیرهای مستقل ایجاد شد، پیشبینی کند که مشارکتکنندگان در المپیاد در متغیرهای مستقل تفاوتی با مشارکتنکنندگان دارند. نتایج پژوهش نشان داد که متغیرهای کیفیت آموزشی مدرسه، پایگاه اقتصادی و اجتماعی والدین، جو المپیادی مدرسه، نظام ارزشگذاری دانشآموز، توانایی و قابلیت وی و همچنین تشویق والدین قادر به پیش بینی عضویت دانشآموزان در دو گروه مشارکت کننده/ عدم مشارکت کننده هستند. در تحلیل معادله بهدست آمده میتوان گفت که مشارکتکنندگان در المپیادهای علمی کشور در ارتباط با این متغیرها، تفاوت معنیداری با مشارکتنکنندگان داشته و تابع تشخیصی برآورد شده میتواند عضویت افراد را در دو گروه متفاوت بهدرستی پیشبینی نماید.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج کسب شده میتوان گفت که یافتههای تجربی مبین چارچوب نظری پژوهش است. یعنی در مشارکت/ عدم مشارکت دانشآموزان در المپیاد علمی عوامل متعددی در سطوح خرد و میانی تأثیر دارد. عواملی که از کیفیت عاملان کنش شروع شده و حمایتهای خانواده و مدرسه را در سطح نهادی دربرمیگیرد.
Objective: Objective: The purpose of this study is to enumerate a set of factors that affect students' participation in scientific olympiads. Turning to the above goal, the theoretical framework of the problem was explored at the micro and messo levels and their interaction with each other was examined. Methods: In this research, survey method and questionnaire were used. The statistical technique used in this method was diagnostic analysis. In order to calculate the validity of the questionnaire tool, face validity was used and to calculate its reliability, Cronbach's alpha was used. The sample selection method was purposeful and in order to compare between the two sets of cases (participants and non-participants) the homogeneity statistical population was selected and 384 samples were studied based on the scientific method of sampling. Results: This study, which sought to obtain a function to determine the importance of each independent variable in distinguishing groups from each other, was able to identify significant differences between the two groups and, based on the distinction made in the independent variables, predict that Participants in the Olympiad are different from non-participants in independent variables.The results showed that the variables of school educational quality, parents' economic and social status, school olympiad atmosphere, student evaluation system, his ability and ability as well as parents' encouragement were able to predict students' membership in two groups of participants / non-participants Conclusion: According to the obtained results, it can be said that the experimental findings are a kind of indicative of the theoretical framework of the research. In other words, several factors affect the participation / non-participation of students in this scientific competition at the micro and intermediate levels. Factors that start with the quality of the actors and include school and family support at the institutional level
خلاصه ماشینی:
در تحليل معادله به دست آمده ميتوان گفت که مشارکت کنندگان در المپيادهاي علمي کشور در ارتباط با اين متغيرها، تفاوت معنيداري با مشارکت نکنندگان داشته و تابع تشخيصي برآورد شده ميتواند عضويت افراد را در دو گروه متفاوت به درستي پيش بيني نمايد.
براي اين هدف سعي شد تفاوت هاي معنيدار بين اين دو گروه شناسايي شود و بر اساس تمايزي که در متغيرهاي مستقل ايجاد ميشود، پيش بيني شود که مشارکت کنندگان در متغيرهاي مستقل تفاوتي با مشارکت نکنندگان دارند يا نه ؟ لذا تحليل اين واقعيت به عنوان يک مسئله آموزشي و احصاء عؤامل و موانع تمايل به شرکت در اين رقابت علمي هدفي است که شناسايي آن در سطوح تحليلي متفاوت در اين پژوهش دنبال ميشود.
با توجه به مباحث نظري مطروحه ميتوان اين گونه گمانه زني کرد که متغيرهاي پايگاه اقتصادي- اجتماعي والدين ، کيفيت آموزشي مدرسه ، خودکارآمدي دانش آموز، ميزان ارزشگذاري دانش آموز به المپياد علمي، ميزان علاقه به المپياد علمي، جو المپيادي حاکم بر مدرسه ، حمايت و تشويق مدرسه ، سرمايه فرهنگي والدين ، توانايي تحصيلي، تشويق و حمايت والدين ، تعامل مدرسه و خانواده متغيرهايي اند که ميزان آنها ميتواند عضويت دانش آموزان را در دو گروه متفاوت (آنهايي که در المپياد مشارکت داشته اند و آنهايي که مشارکتي در المپياد نداشته اند)، به درستي پيش بيني نمايد.
(نظام ارزشگذاري دانش آموز) ٠/٣٣٦+ (جو المپيادي مدرسه ) ٠/٣٩٨+ (پايگاه اقتصادي و اجتماعي) ٠/٣٧٦ =D (حمايت و تشويق مدرسه ) ٠/٠٦٤+(تشويق والدين )٠/١٠٦+ (توانايي تحصيلي فرد )٠/٣٦٣+ (کيفيت آموزشي مدرسه ) ٠/٥٣٥+ در تحليل معادله به دست آمده با استناد به ميانگين ها ميتوان گفت که مشارکت کنندگان / نکنندگان در المپيادهاي علمي کشور در ارتباط با اين متغيرها، تفاوت معنيداري باهم دارند و اين تابع ، ميتواند عضويت افراد را در دو گروه متفاوت پيش بيني نمايد.