چکیده:
بحران سوریه یکی از بحرانهای پیچیدۀ سیاسی قرن حاضر محسوب میشود که به دلیل حضور بازیگران منطقهای و فرامنطقهای، ابعاد جهانی یافته و به رغم ایجاد فرایندهای مختلف صلح، این بحران همچنان کامل حلوفصل نشده است. در کنار فرایندهای صلح ژنو و وین، دولت روسیه نیز از سال 2017 مذاکرات آستانه و کنگرۀ سوچی را به همراه دو کشور ایران و ترکیه طراحی کرده است تا بتواند مسیر عملگرایانهتری را جهت پیشبرد فرایندهای صلح ایجاد نماید. پژوهش پیشِرو بر این پرسش تمرکز دارد که روسیه چگونه با استفاده از مذاکرات آستانه و سوچی در راستای حلوفصل بحران سوریه گام برداشته و اهداف سیاست خارجی این کشور در قبال طراحی این مذاکرات چه بوده است؟ نگارنده معتقد است که دولت روسیه ابتکار عمل این مذاکرات را در دست گرفته و در راستای حل سیاسی و نظامی بحران از یک سو و جلوگیری از مداخلۀ آمریکا و متحدان منطقهای آن از سویی دیگر به ایجاد این فرایندهای صلح روی آورده است. پژوهش، با استفاده از روش تحلیلی- توصیفی این موضوع را بررسی میکند.
The Syria crisis is a complicated crisis of the 21st century, which due to the presence of the regional and trans-regional players has taken global dimensions, and despite bringing up various peace processes, the crisis is yet to be completely settled. Alongside the Geneva and Vienna Peace Talks, also the Russian government has kicked off the Astana-Sochi Talks with Iran and Turkey since 2017 to find a more pragmatic way to further the Peace process. The paper ahead is focused on the question how Russia has walked towards settling the Syrian crisis using the Astana-Sochi Talks and what are this country’s foreign policy goals for planning these talks? The authors believes that the Russian government has taken the initiative in these talks and by political and military settlement of the crisis, on one side, and prevention of the US and its regional allies from interference, on the other side, it has resorted to these peace processes. The research examines this using the analytical-descriptive method.
خلاصه ماشینی:
پژوهش پيش رو بر اين پرسش تمرکز دارد که روسيه چگونه با استفاده از مذاکرات آسـتانه و سـوچي در راسـتاي حل وفصل بحران سوريه گام برداشته و اهداف سياست خارجي اين کشور در قبـال طراحـي ايـن مذاکرات چه بوده است ؟ نگارنده معتقد است که دولت روسيه ابتکار عمـل ايـن مـذاکرات را در دست گرفته و در راستاي حل سياسي و نظامي بحران از يک سو و جلوگيري از مداخلۀ آمريکـا و متحدان منطقه اي آن از سويي ديگر به ايجاد اين فرايندهاي صلح روي آورده اسـت .
بر اين اساس ، پرسش اصلي پژوهش اين است که روسيه چگونه بـا اسـتفاده از مذاکرات آستانه و سوچي در راستاي حل وفصل بحران سوريه گام برداشته و اهداف سياسـت خارجي اين کشور در قبال طراحي اين مذاکرات چه بوده است ؟ فرضيۀ پژوهش اين است که دولت روسيه ابتکار عمل اين مذاکرات را در دست گرفته و در راستاي حل سياسي و نظـامي بحران از يک سو و جلوگيري از مداخلۀ آمريکا و متحـدان منطقـه اي آن از سـويي ديگـر بـه ايجاد اين فرايندهاي صلح روي آورده است .
پيش از آغاز رونـد آسـتانه و توافقـات آتـش بـس بـه دليـل حمـلات گستردة مخالفان اسد و تسلط آن ها بر شهرهاي مهم ، گمانه زنيهاي زيادي مبني بر احتمـال سقوط دومينووار شهرهاي ديگر سوريه از جمله حلب ، نزد استراتژيست هاي نظامي و سياسي مطرح شده بود و در چنين وضعيتي روسيه ضمن حضور نظامي گسترده در سوريه بـا ابتکـار عمل جديد و جدي تحت عنـوان رونـد آسـتانه ، مسـير را در هـر دو بعـد نظـامي (از طريـق آتش بس و ايجاد مناطق کاهش تنش ) و سياسي (در قالب ابتکار برگزاري کنگرة گفت وگـوي ملي سوريه در سوچي و تشکيل کميتۀ قانون اساسي بـا هـدف حـل وفصـل نهـايي معـادلات سياسي ) بحران باز کرد.