چکیده:
در شناخت ظرفیت هر کشور، در واقع عرصه دیپلماسی و سیاست خارجی آن کشور زمینهای است برای درک وضعیت آن کشور و کنش در فضای محذورات و مقدوارت آن. به این صورت که در بخش محذورات بر تنگناها و ناتوانیهای یک کشور و در قسمت مقدورات، بر توانمندیهای دیپلماتیک و سیاست خارجی آن کشور تاکید میشود. اهداف دکترین سیاست خارجی هر کشور، ارائه اصول کلی برای هدایت سیاست خارجی و انجام دیپلماسی است. عمان یکی از کشورهای باثبات زیرمنطقۀ خلیج فارس در خاورمیانه، تلاش کرد در کنار ثبات سیاسی داخلی و حفظ آن، بهعنوان یک کشور فعال در عرصه دیپلماسی به حفظ روابط متعادل خود با همسایگان نیز بپردازد و در سالهای اخیر بارها به عنوان میانجی بین ایران و کشورهای منطقه و قدرتهای بزرگ ظاهر شده است. سوال اصلی در این نوشتار این است که ظرفیت عمان برای ایفای نقش میانجیگری در مسائل منطقهای برای جمهوری اسلامی ایران و محور مقاومت چیست؟
In recognizing the capacity of any country, in fact, the field of diplomacy
and foreign policy of that country is a ground for understanding the situation
of that country and acting in the space of its restrictions and possibilities. In
this way, in the section on restrictions, the bottlenecks and incapacities of a
country are emphasized, and in the section on possibilities, the diplomatic
capabilities and foreign policy of that country are emphasized. The goals of
any country's foreign policy doctrine are to provide general principles for
conducting foreign policy and conducting diplomacy. Oman, one of the most
stable countries in the Persian Gulf sub-region in the Middle East, tried to
maintain its balanced relations with its neighbors as a country active in the
field of diplomacy, in addition to internal political stability and maintaining
it, and In recent years, it has repeatedly appeared as a mediator between Iran
and the countries of the region and the great powers. The main question in
this article is what is Oman's capacity to play a mediating role in regional
issues for the Islamic Republic of Iran and the axis of resistance?
خلاصه ماشینی:
عمان یکی از کشورهای باثباتِ زیرمنطقۀ خلیج فارس در خاورمیانه، تلاش کرد در کنار ثبات سیاسی داخلی و حفظ آن، بهعنوان یک کشور فعال در عرصه دیپلماسی به حفظ روابط متعادل خود با همسایگان نیز بپردازد و در سالهای اخیر بارها به عنوان میانجی بین ایران و کشورهای منطقه و قدرتهای بزرگ ظاهر شده است.
عمان به عنوان یکی از کشورهای باثباتِ زیرمنطقۀ خلیج فارس در خاورمیانه، تلاش کرد در کنار ثبات سیاسی داخلی و حفظ آن، به حفظ روابط متعادل خود با همسایگان نیز بپردازد و در سالهای اخیر بارها به عنوان میانجی بین ایران و کشورهای منطقه و قدرتهای بزرگ ظاهر شده است.
باید توجه کرد که گر چه از لحاظ تاریخی بین سالهای هفتاد میلادی و در اوج تقابل شرق و غرب و در چارچوب قواعد نظام دو قطبی، خود درگیر بحران بزرگی به نام جداییطلبان منطقه ظفار بوده است و کمکها و حمایتهای نظامی ایران در آن دوره تاریخی باعث تثبیت پایههای حاکمیت کنونی به رهبری سلطان قابوس شد که میتواند به عنوان فاکتوری کلیدی در چرایی این ایفای نقش مورد بحث قرار گیرد، اما عمان تقریباً از دهه 1980 با استقرار ثبات سیاسی و اجتماعی به رهبری سلطان قابوس با یک راهبرد ثابت که بهترین تعبیر از آن «راهبرد توسعه و ثبات در داخل و صلح و آرامش و همزیستی مسالمتآمیز برای منطقه» است، سیاست داخلی و خارجی خود را شکل داده است.