چکیده:
مسئلۀ اصلی این مقاله کاوش درباره ماهیت امپریالیسم به عنوان پدیدهای پیچیده و مهم در دوران جدید است که با موضوعهایی همانند توسعه، دولت- ملت، دیوانسالاری و تابعیت ارتباط دارد. اهمیت این پدیده، هانا آرنت را برآن داشت که ابعاد متکثر آنرا مورد تحلیل و نقادی قرار دهد. هدف پژوهش حاضر، شرح، تحلیل و نقد ابعاد نظری و تاریخی رساله امپریالیسم آرنت و نشاندادن جنبههای اساسی نوآوریها و کاستیهای آن است. در این مقاله از روش توماس اسپریگنز درباره نظریهپرداز سیاسی استفاده شده است. برآیند جستار ما درباره رساله آرنت آناستکه مسئلۀ محوری او به عنوان یک فیلسوف انسان و زیستبوم نوع بشر است. او از طریق یافتن وجوه تمایز میان تعاریف برخی مفاهیم، با ایضاح آنها به ارتقاء شفافیت و دقت ادبیات سیاسی مدد رسانده و از این رهگذر، مطاوی رساله خویش را روشن کرده است. هرچند آرنت به نقد کمکهای انساندوستانه کشورهای توسعهیافته به دولتهای کمتر توسعه یافته پرداخته و آنرا در مسیر امپریالیسم میداند، اما راهحلی درجهت برونرفت از این معضل پیچیده ارائه نکرده است. تعلیل و تحلیل پدیدههای دوران جدید همانند یهودیستیزی و بیتایعیتی که آرنت بنمایه آنها را در نژادپرستی یافته است، نمونهای از نوآوریهای او در مقام نظریهپردازی سیاسی است.
The main issue of this article is exploring the nature of imperialism as a fundamental phenomenon in new age which is connected to some subjects such as development, nation-state, bureaucracy, and citizenship. The importance and complexity of this issue led Arendt to analyze and critique its multiple aspects. The purpose of this research is the description, analysis and critique of some basic theoretical and historical dimensions of Arendt’s Imperialism and explanation of some aspects of her innovations and shortcomings. The methodology of Thomas A. Spragens on political theorists is used in this research. The outcome of our quest on Arendt’s treatise is that her central problem as a philosopher has been human beings and the ecology of mankind. She has helped for promotion and accuracy of political literature by finding the distinction between definitions of some concepts. In this way, she has clarified the complexities of her treatise. Although she has criticized the humanitarian aid of developed countries to less-developed states and sees it as imperialist, she has not offered a way out of this complex dilemma. To find the cause and analyses of phenomena of the modern age, such as the anti-Semitism and statelessness that Arendt found in racism, are examples of her innovations as a political theorist.
خلاصه ماشینی:
آرنت و دغدغههای انسانیِ او در دوران جدید نقد و بررسی کتاب امپریالیسم سیدعلی محمودی 1 سیدنوید کلهرودی 2 چكيده مسئلۀ اصلی این مقاله کاوش دربارۀ ماهیت امپریالیسم بهعنوان پدیدهای پیچیده و مهم در دوران جدید است که با موضوعهایی همانند توسعه، دولت ـ ملت، دیوانسالاری، و تابعیت ارتباط دارد.
هرچند آرنت به نقد کمکهای انساندوستانۀ کشورهای توسعهیافته به دولتهای کمترتوسعهیافته پرداخته و آن را در مسیر امپریالیسم میداند، اما راهحلی را برای برونرفت از این معضل پیچیده ارائه نکرده است.
در این کتاب، آرنت با نگاه انتقادی پدیدۀ امپریالیسم (imperialism) را بهعنوان مانعی برسر شکلگیری دولت ـ ملت میبیند، زیرا دولت ـ ملت مفهوم مرکزی برابری شهروندان است؛ شهروندانی که از حقوق انسانی برخورداراند و میتوانند سرنوشت فردی و جمعی خویش را بهدست خود رقم بزنند.
2. ارکان اصلی رسالۀ امپریالیسم چنانكه از نام كتاب پيداست، اين اثر حول محور شكلگيري مفهوم امپرياليسم نوشته شده است؛ مفهومي كه عموماً با عباراتي همچون «سياستي كه يك دولت براي كنترل مستقيم منابع اقتصادي، فيزيكي، و فرهنگي در پيش میگيرد» (گريفيتس 1388: 97) يا «توسعۀ شكلهاي مطلق كنترل بر منابع بيگانگان» (همان: 97) تعريف میشود.
بنمایهها و پشتوانههای فلسفی به آرنت کمک میکند تا پدیدۀ امپریالیسم را از دیدگاه فیلسوفی انسانشناس موردسنجش قرار دهد که همواره دغدغۀ انسان و زیست انسانی را در منظومۀ فکری خود داشته است.
نگاه آرنت به نسبتِ میان انسان بهعنوان شهروند با ساختارهای دوران مدرن، مانند دولت و دیوانسالاری، در این اثر نشان میدهد که برای او بیش و پیش از مقولۀ تمدن این منزلت و کرامت انسان است که اهمیت دارد.