چکیده:
استفاده همزمان از چند عنصر زیباییآفرین در سخن، پدیدهای است که در زبان فارسی سابقهای طولانی دارد و در بحثهای زیباییشناسی با نامهای «تزاحم تصاویر»، «تصویرهای مزاحم» و... از آن یاد شده است. این کار بهدلیل آنکه حجم ایماژهای متن را بیشتر از ظرفیتهای زبانی آن میکند، ناپسند ارزیابی میشود و از اصالت شعر میکاهد، اما در شعر حافظ، بیتهای بسیاری میتوان یافت که در آنها با وجود استفادة همزمان از چند عنصر بدیعیـبیانی در تصویرسازی، نهتنها تزاحم تصاویر پدید نیامده است، بلکه بر اثر همگرایی تصاویر، معنای بیت چندلایه و زیبایی و خیالانگیزی آن افزون شده است. علاوه بر آنکه درنهایت دو تصویر متقارن خلق شده که در نظر اول به چشم نمیآید. این هنرنمایی در شعر حافظ که ما آن را در مقابل اصطلاح تزاحم تصاویر، «تقارن تصاویر» نامیدهایم و از نگاه بلاغتپژوهان و شارحان حافظ دور مانده است، آنچنان مورد توجه حافظ قرار داشته که میتواند یکی از مشخصههای سبکی او بهشمار آید. البته استخراج عناصرِ بدیعیـبیانی یادشده، به شکل جدا از هم یا دوگانه در یک بیت، در شعر حافظ سابقهای طولانی دارد، اما شکل تلفیقی آنها بهصورت منشوری که حداقل چهار وجه دارد و در نهایت دو تصویر موازی را شکل میدهد، برای نخستینبار است که معرفی میشود.
The simultaneous use of several aesthetic elements in speech is a phenomenon that has a long history in the Persian language it is mentioned with these titles "Conflict of images", "Disturbing images" and .... This is considered inappropriate and reduces the originality of the poem because it increases the volume of the images in the text beyond its linguistic capacities, but in Hafez's poetry, many verses can be found in which, despite the simultaneous use of several rhetorical elements in illustration, not only has there not been a conflict of images; Rather, due to the convergence of the images, the meaning of the multi-layered bit and its beauty and imagination have increased In addition, two symmetrical images are finally created, which are not visible at first glance. This rhetorical art in Hafez's poetry, which we have called the "symmetry of images" in the face of the term antagonism of images, has escaped the view of Hafez's rhetoricians and commentators; Hafez has received so much attention that it can be considered as one of his stylistic features. Of course, the extraction of the above-mentioned rhetorical-expressive elements, separately or in duplicate in a verse, has a long history in Hafez's poetry; But this is the first time that their combined form has been introduced as a prism that has at least four side and eventually forms two parallel images.
خلاصه ماشینی:
تصاویر متقارن با ایهامِ «مشبه» برای بررسی این نوع تصویرسازی، این بیت حافظ را در نظر میگیریم: مقیم بر سر راهش نشستهام چون گرد, , بدان هوس که بدان رهگذار باز آید , , (حافظ، 1390: 227) ظاهر بیت و معنای آن ساده است و در نگاه اول شاید تصاویر ساختهشده به چشم نیاید، اما با دقت در بیت، پنج عنصر قابل تشخیص است: تشبیه: شاعر خود را از جهت «بر سر راه بودن» به گرد تشبیه کرده است؛ کنایه: «بر سر راه نشستن» کنایه از چشمانتظار بودن؛ استخدام: «بر سر راه نشستن» در ارتباط با گرد به معنی وجود گرد و غبار در راهها و در ارتباط با شاعر به معنای چشمانتظار بودن؛ ایهام: «چون گرد» ایهام دارد و مربوط به مشبه (شاعر) است.
بهعنوان نمونه وقتی میخوانیم: چو گل هر دم به بویت جامه بر تن, , کنم چاک از گریبان تا به دامن , , (حافظ،1390: 379) شاعر علاوه بر بهکاربردن عناصر مذکور یعنی تشبیه (شاعر خود را از جهت گریبان چاککردن به گل تشبیه کرده است)، کنایه («گریبان چاککردن» کنایه از شیدایی)، استخدام («گریبان چاککردن» در ارتباط با گل به معنی شکفتهشدن و در ارتباط با شاعر به معنای شیدایی) و حسن تعلیل (اینکه گل هر لحظه بیشتر شکفته میشود، بهدلیل رایحة خوش تو یا در آرزوی توست)، ایهام را بهگونهای به کار گرفته که همزمان هم مربوط به مشبه است و هم مشبهبه.