چکیده:
این مقاله بر اساس چهارچوب نظری نظریه لیکاف و جانسون به بررسی و مقایسه تطبیقی استعاره مفهومی شراب عرفانی مشترک در غزلیات مولانا و قصیده خمریه(میمیه) ابنفارض مصری و ساقینامه ظهوری ترشیزی پرداختهاست.و هدف آن معرفی نگاشتنامهای شراب عرفانی و حوزههای مبدا آن از جنبه الهی و و عرفانی آن در اشعار مذکور است. چراکه با مقایسه تطبیقی و تحلیل معنایی این واژه میتوان نگرش یک ملت و جامعه را در یک حوزه مفهومی درککرد و میزان تاثیر و تاثر آنها را سنجید و به نقاط اشتراک و افتراق این شعرا در بهکارگیری این واژه پیبرد.
پس به این منظور پس از جستوجو در پیکرههای مورد بحث، عبارات استعاری فراوانی که دربرگیرنده استعاره مفهومی شراب عرفانی هستند بهدستآمد و برمبنای آنها نگاشتنامها و حوزههای مبدا استخراجگردید و با طبقهبندی آنها و اراِئه شواهد لازم به تحلیل و مقایسه آنها پرداختهشد و مفهوم اصلی و کانونی شراب عرفانی در اشعار مذکور مشخصگردید.
This paper deals with comparactive study of the conceptual metaphor of the mystical wine in Mowlana's lyrics, Khamrieh Ibn Farez’s Khamtiah, and Zohouri Torshizi’s Saghinameh. according to the theoretical frame of Likaf and Johnson. The aim of this study is to identify the semantic term of wine and its origin from their divine and mystical point of view in their poetry. It is because only through this comparison and evaluation the degree of their influence, as well as, we can find out the similarities and differences of their poems. Therefore, to do so, after a research on the figures under discussion, many figurative phrases covering the conceptual metaphor of mystical wine were obtained, and then, the semantic terms and their realms of origin were extracted. Finally, they were analyzed and compared by categorizing them and representing necessary evidence. As a result, the real meaning of mystical wine in their poetry has been found out.
خلاصه ماشینی:
شراب از جمله واژگان رازناک و پربسامد در میان اشعار شاعران عارف است که هم از ویژگی قداست برخوردار است و هم شادی افزاست این ویژگیها موجب-شده شراب عرفانی برای خوانندگان اشعار عرفانی مفهوم وساختار روشنی نداشتهباشد و همچنان مبهم به نظرآیند و عینیت کمتری داشتهباشند اما شعرای عارف این مهم را با زبان استعاری و بهکارگیری استعارههای مفهومی با مفاهیمی که عینیت بیشتری دارند نیز به مدد تجربههای شخصی خویش تاحد امکان سادهتر کردهاند و این واژه را با وضوح بیشتری توصیف نمودهاند پس این واژه بهوسیله استعاره توانسته همه ساختارهای خود را پیدا کند.
طبق نظریه ارسطو استعاره جنبه خلاق و آموزنده دارد که نشان استعداد و قریحه ذاتی شاعر است و هیچگاه نمیتوان آن را از دیگران آموخت بلکه با درک تشابه میان امور مختلف میتوان برآوردن استعاره قدرت و تسلط یافت بر طبق این تعریف از استعاره باید با زبان استعاری شعرا آشنا بود تا بتوان مفهوم مورد نظر آنها را درککرد در نگاه بدیعی که به استعاره شدهاست استعاره مفهومی،عبارت های توصیفی هستند که برای تعریف و توصیف بیشتر یک مفهوم یا تغییر دامنه قابلیتهای کاربردی آن استفادهمیشوند.
The Comparative Study of the Conceptual Metaphor of Mystical Wine in Mowlana's lyric, Khamrieh Ibn Farez’s Khamtiah, and Zohouri Torshizi’s Saghinameh Leila Soleymanzadeh1, Hossein Arian2, Tofigh Hashempur-e Sobhany3 1 PhD Student, Persian Language and Literature, Khalkhal Branch, Islamic Azad University, Khalkhal, Iran.