چکیده:
کشورها جهت صیانت از مردم، خاک، منابع و منافع اقتصاد خود توجه ویژهای به امنیت خود دارند و منابع قابل ملاحظهای را به این امر اختصاص میدهند. نگرانی کشورها از خدشه دار شدن امنیت و دفع خطر احتمالی میتواند به رقابت تسلیحاتی آنها منجر شود. اینتریلیگیتور با استفاده از مدل رقابت تسلیحاتی ریچاردسون تعادل دو کشور درگیر رقابت تسلیحاتی موشکی را با استفاده از توابع واکنش کشورها استخراج کرده است. با توجه به این که در مدل مذکور تنها دارایی موشکی کشورها لحاظ شده است، در پژوهش حاضر با اضافه کردن عامل سامانههای دفاع موشکی، توابع واکنش و تعادل جدید در تعداد موشک مورد نیاز کشورها استخراج شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که تملک سامانههای دفاع موشکی توسط یکی از کشورهای درگیر رقابت تسلیحاتی، تحت تاثیر مولفههای تعداد سامانههای دفاع موشکی، ضریب موفقیت آنها و مدت زمان حمله کشور مهاجم، به افزایش قطعی نیاز موشکی کشور مقابل در رقابت تسلیحاتی بین آنها میانجامد. از طرف دیگر با توجه به تاثیر گذاری مولفههای دیگری نظیر مدت زمان حملات موشکی دو طرف، نسبت عملیات موفق سامانه دفاع موشکی و تعداد سامانههای دفاع موشکی، تعادل موشکی کشور دارنده سامانههای دفاع موشکی میتواند کاهش و یا افزایش یابد.
Countries pay special attention to their security to protect their people, land, resources and economic interests and spend considerable resources on this. countries' concerns about compromising security and avoiding potential danger could lead them to an arms race. using the Richardson arms race model, Intelligitor has extracted the balance of the two countries involved in the missile arms race using the reaction functions of the countries. considering that in the mentioned model, only the missile assets of the countries are included. in the present study, by adding the factor of missile defense systems, new reaction functions and new equilibrium in the number of missiles required by the countries have been extracted. the results indicate that the acquisition of missile defense systems by one of the countries involved in the arms race, under the influence of the components of the number of missile defense systems, their success rate and attack duration, will definitely increase the missile needs of the other country in the arms race between them. on the other hand due to the influence of other factors such as the duration of missile strikes on both sides, Success ratio of missile defense system operations and the number of missile defense systems, the missile balance of the country with missile defense systems can be reduced or increased.
خلاصه ماشینی:
(رجوع شود به تصویر صفحه ) رابطه شماره ٥: مدل جنگ موشکي اينتريليگيتور در مدل بالا α ضريب شليک موشک هاي کشور ميباشد و از انباره زرادخانه کشور به ميزان α موشک کاسته ميشود.
اگر توان پاسخگويي کشور ،=̅ فرض شود و با توجه به اين که همه موشک هاي شليک شده کشور به شهرها شليک ميشود ٠=′ فرض شود، با جايگذاري رابطه شماره ٩ در معادله خسارت کشور آورده شده در رابطه شماره ٥، خسارت کشور در پايان دوره پاسخ کشور ويا به عبارت ديگر پس از گذشت + دقيقه از شروع جنگ موشکي به صورت زير است .
اگر لانچرهاي دو کشور با نماد و نشان داده شود، کاهش لانچرهايي که مورد اصابت موشک هاي کشور رقيب قرار ميگيرد، بدين صورت ميباشد: (رجوع شود به تصویر صفحه ) معادله شماره ٢١: نرخ کاهش لانچرهاي سامانه هاي دفاع موشکي در جنگ فرضي يک تفاوت عمده اي که در تعميم مدل اوليه ايجاد ميشود اين است اندازه حمله موشکي اهميت پيدا ميکند.
بدين جهت بر اساس معادلات نهايي مدل تعميم يافته تعداد موشک هاي موردنياز کشوري که داراي سامانه هاي دفاع موشکي ميباشد ميتواند کاهش و يا افزايش پيدا کند و اين تفاوت به پارامترهاي ديگري نظير مدت زمان حمله دو کشور به يکديگر مرتبط است .
L (1976), Formal Models of Arms Races, Journal of Peace Science,Vol 2, issue 1, pp.
H(1985), Arms Race Models: A Survey and Synthesis, Conflict Management and Peace Science, Vol 8, Issue 2, pp.