چکیده:
مسیله پوشش در جامعه ی امروز، علاوه براینکه یک ضرورت اصلی و طبیعی محسوب میشود، از منظر "اجتماعی و فرهنگی" نیز بسیار حایز اهمیت بوده و کارکردها و معانی مختلفی را به نمایش میگذارد. مطالعه ی سبکهای رایج پوشش بانوان در جامعه، شناخت لازم درخصوص فرهنگ فعلی، و تحولات و تغییرات احتمالی را میسر میسازد، و میتواند نقاط قوت و ضعف فرهنگی را به تصویر بکشد، از اینرو اینپژوهش با هدف «مرور جامعه شناختی سبک پوشش بانوان در ایران و تحلیل عوامل موثر برآن» و با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. بررسیهای انجام شده نشان داد که 1 .امروزه معنا و مفهوم سبک پوشش نزد بانوان تغییر کرده و سبک پوشش برای نمایش سبک زندگی، سبکهای زیبایی شناختی، پایگاه طبقاتی- اقتصادی، هویتیابی و نوععقیده (یا حداقل نشان دادن وابستگی خود به یک قشر و طبقه ی اجتماعی خاص و هویت یابی کاذب و نمایش نقش و نوعفرهنگ) استفاده میشود. 2 .با توجه به تحولات دهه های اخیر در سبک پوشش بانوان، عواملی همچون «فرهنگ اسلامی، ویژگیهای سبکزندگی مدرن، مصرف- گرایی و مدگرایی، مدرنیته، رسانه ها بهخصوص رسانه های اجتماعی نوین و ساختارهای فرهنگی– اجتماعی مانند مقایسه های اجتماعی» بیشترین نقش را در تغییرات نوع پوشش و رواج انواع سبکهای پوشش در جامعه داشته اند. بنابراین، با توجه به فرهنگ جامعه ایرانی که فرهنگی دینی و اسلامی است، برخی از سبکهای رایج پوشش در جامعه در تعارض با آن قرار دارد و نیاز است که مدلهای بومی شده ی ایرانی- اسلامی بیشتر مورد توجه طراحان لباس قرار گیرد و سعی شود، سبکهایی از پوشش در جامعه رواج داده شود که علاوه بر سازگاری با سبک زندگی مدرن، به ارزشها و هنجارهای اسلامی- ایرانی نیز پایبند باشد.
The issue of covering in today's society, in addition to being considered a basic and natural necessity, is also very important from a "social and cultural" point of view and displays various functions and meanings. Studying the common styles of women's clothing in the society enables the necessary knowledge about the current culture, and the possible developments and changes, and can depict the cultural strengths and weaknesses, hence this The research was carried out with the aim of "sociological review of women's clothing style in Iran and the analysis of factors affecting it" and with a descriptiveanalytical method. The conducted investigations showed that 1. Today, the meaning and concept of clothing style has changed for women and clothing style is used to show lifestyle, aesthetic styles, classeconomic base, identification and type of opinion. (or at least showing one's dependence on a certain social stratum and class and finding false identity and showing the role and type of culture) is used. 2. Considering the recent decades' developments in women's clothing style, factors such as "Islamic culture, characteristics of modern lifestyle, consumerism and fashionism, modernity, media, especially new social media and structures Social-cultural such as "social comparisons" have played the biggest role in the changes in the type of clothing and the prevalence of different types of clothing styles in the society. Therefore, according to the culture of the Iranian society, which is a religious and Islamic culture, some of the common styles of clothing in the society are in conflict with it, and there is a need for localized Iranian-Islamic models to be paid more attention to clothing designers. should be placed and try to popularize styles of clothing in the society that, in addition to being compatible with the modern lifestyle, adhere to Islamic-Iranian values and norms.
خلاصه ماشینی:
مرور جامعه شناختي سبک پوشش بانوان در ايران و تحليل عوامل موثر بر آن مريم نارگوني کارشناس مردم شناسي و طراح لباس، خانه مد مريم نارگون تاريخ دريافت مقاله : ١٤٠١/٠٥/١٥ تاريخ پذيرش نهايي: ١٤٠١/٠٦/٢٠ چکيده مسئله پوشش در جامعه ي امروز، علاوه براينکه يک ضرورت اصلي و طبيعي محسوب ميشود، از منظر "اجتماعي و فرهنگي" نيز بسيار حائز اهميت بوده و کارکردها و معانيمختلفي را به نمايش ميگذارد.
بنابراين ، با توجه به فرهنگ جامعه ايراني که فرهنگي ديني و اسلامي است ، برخي از سبک هاي رايج پوشش در جامعه در تعارض با آن قرار دارد و نياز است که مدلهاي بوميشدهي ايراني-اسلامي بيشتر مورد توجه طراحان لباس قرار گيرد و سعي شود، سبک هايي از پوشش در جامعه رواج داده شود که علاوه بر سازگاري با سبک زندگي مدرن، به ارزشها و هنجارهاي اسلامي- ايراني نيز پايبند باشد.
يافته هاي تحقيق ده- يادگاري و همکاران (١٣٩٦: ١) نيز متغيرهاي موثر بر قصد خريد پوشاک و نوع پوشش را بررسي نمودهاند، در اين تحقيق به عوامل دينداري، هنجارهاي ذهني، ماديگرايي و مشغوليت حجاب بر سبک پوشش اشاره شده است .
از نظر تاريخي، آغاز تغيير در نوع پوشش زنان و تبديل شدن آن به يک مسئله اجتماعي، با تغيير و تحولاتي همزمان است که از اواسط دوره قاجاريه در عرصه هاي مختلف زندگي سياسي، اجتماعي و اقتصادي و فرهنگ ايرانيها به وجود آمد، سپس زمينه را براي دگرگوني تدريجي در سبک زندگي سنتي زنان فراهم کرد.