چکیده:
سازمان بینالمللی کار، قدیمیترین سازمان بینالمللی با ساختار منحصربهفرد سهجانبه در سدۀ پیش تأسیس شد. ترویج استانداردهای جهانی کار، فراهمسازی فرصتهای کار شایسته، بهبود برنامههای حمایت اجتماعی و تقویت نهادها و گفتوگوهای سهجانبه، از اهداف راهبردی این نخستین نهاد تخصصی سازمان ملل بوده است. تدوین حدود ۲۰۰ استاندارد جهانی کار از دستاوردهای یکصدویکسالۀ این سازمان است. با وجود برخی کامیابیها، طرح هزاران گزارش تخلف این پرسش را القا میکند که موانع تأثیر مطلوب نظام بینالمللی کار چیست. پژوهش حاضر بر این فرضیه استوار است که برخی چالشها اجرای استانداردهای جهانی کار و کارایی سازمان را محدود کرده است. این موانع از مباحث مربوط به گسترۀ صلاحیت سازمان تا فقدان جهانشمولی استانداردها، مواجهه با رویکرد اقتصاد جهانی و پیچیدگی استانداردهای تدوینی و نظام بهنسبت پیچیدۀ نظارت را شامل میشود. این نوشتار با بهرهگیری از روش توصیفی- تحلیلی در پی بررسی این موانع و ارائۀ راهبردهای ممکن است.
The International Labor Organization (ILO) is one of the oldest international organizations and with its unique tripartite structure, was established a century ago. The strategic purposes of the ILO, as the first UN specialized agency, have been to promote international labor standards (ILS), to pave the way for attaining decent work, to improve social security, and to strengthen tripartite bodies and structures. The ILO has adopted more than 200 Conventions. Despite its success, the ILO has received thousands of complaints on non-observance of the ILS. These complaints raise the question: what are the obstacles to observing the ILS? This research paper is based on the thesis that some challenges restrict the implementation of ILS. These challenges mainly relate to the extent of ILO jurisdiction, the lack of universal ratification of ILO Conventions, globalization, complexity of certain ILS and also their supervisory system. This paper, using a descriptive – analytical method, examines these challenges and suggests mechanisms to remove them.
خلاصه ماشینی:
com تاريخ دريافت : ١٣٩٩/٠٦/٢٢ - تاريخ پذيرش : ١٣٩٩/٠٩/١٧ مقدمه 1 همان گونه که در گزارش «کميتۀ کارشناسان در خصوص اجراي مقاوله نامه ها و توصيه نامه ها» در سال ٢٠١٢ موسوم به «اعطاي چهرة بشري به مقولۀ جهاني سازي »٢ ذکر شده است ، با وجود پيشرفت هاي مهم در دهۀ نخست قرن حاضر در زمينۀ تصويب و اجراي استانداردهاي بنيادين کار، موضوع در برخي کشورها با چالش هاي اخير اقتصاد جهاني و بحران مشاغل مواجه شده است .
مطابق سند «گزارش حقوق کار جهاني »٢ که در سال ٢٠١٢ توسط سازمان بين المللي کار منتشر شد، کاميابي هاي مهمي در اجراي مقاوله نامه هاي بنيادين در دهۀ نخست قرن حاضر حاصل شده است ، اما مسائل جدي اجرايي در برخي دولت هاي عضو همچنان باقي است .
برگرفته از مباحث مطروحه در کنفرانس هاي بين المللي کار دو دهه پيش و واقعيات جهان به نظر مي رسد با توجه به دشواري حصول توافق همه جانبه ، بايد پيرامون راهبردهاي کاربردي در اقتصاد غيررسمي بر کار شايسته و ضرورت تحقق آن تأکيد ورزيد؛ ازاين رو: الف ) زمينه سازي کار شايسته براي همۀ کارگران در همۀ سطوح و موقعيت ها؛ ب ) حمايت مؤثر از کارگران فاقد حمايت از طرق مختلف از جمله تضمين شناسايي رسمي کارگران غيررسمي در قانون و برخورداري آنها از حقوق و حمايت اجتماعي و داشتن نماينده و حق اظهار نظر؛ ج ) زمينه سازي تلفيق تدريجي اشتغال غيررسمي با بخش رسمي ؛ د) فراهم سازي فرصت هاي بيشتر شغلي در کارهاي شايسته و تحت حمايت قانوني ؛ ه ) توانمندسازي تشکل هاي کارگري در مشاغل رسمي با هدف تسهيل ساماندهي آنها مي تواند به تدريج زمينه ساز ترويج و اجراي جهاني استانداردهاي کار باشد و عدالت اجتماعي و توسعۀ اقتصادي پايدار را موجب شود.