چکیده:
ﻣﺴﺌﻮﻟﯿﺖ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﺷﺮﮐﺖ ﻫﺎ ﯾﮏ ﻋﺎﻣﻞ ﮐﻠﯿﺪی در ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ و ﺑﻘﺎی ﺷﺮﮐﺖ ﻣﺤﺴﻮب ﻣﯽ ﺷﻮد. ﺑﻄﻮری ﮐﻪ ﺷﺮﮐﺖ ﻫﺎ ﺑﺎ در ﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺘﻦ اﺛﺮات ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﻫﺎی ﺧﻮد ﺑﺮ اﺟﺘﻤﺎع ﺑﻪ دﻧﺒﺎل رﻓﻊ اﺛﺮات ﻣﺨﺮب آن ﻧﯿﺰ ﻫﺴﺘﻨﺪ، از ﻃﺮﻓﯽ، در ﺷﺮﮐﺖ ﻫﺎ ﻣﻤﮑﻦ اﺳﺖ، ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ از ﻃﺮﯾﻖ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﻫﺎ و اﻗﺪاﻣﺎت ﺧﻮد، ﺑﻪ دﻧﺒﺎل ﮐﺎﻫﺶ درآﻣﺪ ﻣﺸﻤﻮل ﻣﺎﻟﯿﺎت ﺑﺎﺷﺪ. ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ، ﻋﺪم ﺗﻤﮑﯿﻦ ﻣﺎﻟﯿﺎﺗﯽ ﺷﺮﮐﺘﯽ ﯾﮏ رﻓﺘﺎر اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﻏﯿﺮﻣﺴﺌﻮﻻﻧﻪ در ﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻣﯽ ﺷﻮد، ﻟﺬا ﻫﺮﭼﻪ ﺷﺮﮐﺖ در ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﻫﺎی ﻣﺮﺗﺒﻂ ﺑﺎ ﻣﺴﺌﻮﻟﯿﺖ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻣﺸﺎرﮐﺖ ﻧﻤﺎﯾﻨﺪ، ﺗﻬﻮر ﻣﺎﻟﯿﺎﺗﯽ آﻧﻬﺎ ﮐﻤﺘﺮ اﺳﺖ. از ﺳﻮی دﯾﮕﺮ، اﻣﺮوزه وﺟﻮد ارﺗﺒﺎط ﺳﯿﺎﺳﯽ ﻧﻘﺶ ﻏﯿﺮﻗﺎﺑﻞ اﻧﮑﺎری در ﺟﻬﺖ ﮐﻨﺘﺮل اﻗﺘﺼﺎد و ﺑﻬﺒﻮد ﻣﺸﮑﻼت ﺷﺮﮐﺖ ﻫﺎ دارﻧﺪ ﺑﺼﻮرﺗﯽ ﮐﻪ ﺷﺮﮐﺖ ﻫﺎی دارای ارﺗﺒﺎط ﺳﯿﺎﺳﯽ ﺑﺎ اﻓﺸﺎی اﻃﻼﻋﺎت ﻣﺴﺌﻮﻟﯿﺖ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﺑﯿﺸﺘﺮ درﺻﺪد ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﻣﺎﻟﯿﺎت ﮐﻤﺘﺮی را ﺑﭙﺮدازﻧﺪ. ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ، ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ اﻫﻤﯿﺖ ﻣﻮﺿﻮع، اﯾﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﺑﻪ ﺑﺮرﺳﯽ راﺑﻄﻪ ﺑﯿﻦ ﻣﺴﺌﻮﻟﯿﺖ ﭘﺬﯾﺮی اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ و ﺗﻬﻮر ﻣﺎﻟﯿﺎﺗﯽ ﺑﺎ ﺗﺎﮐﯿﺪ ﺑﺮ ﻧﻘﺶ ارﺗﺒﺎﻃﺎت ﺳﯿﺎﺳﯽ ﻣﯽ ﭘﺮدازد. در ﻫﻤﯿﻦ راﺳﺘﺎ ﻧﻤﻮﻧﻪ ای ﻣﺸﺘﻤﻞ ﺑﺮ 126 ﺷﺮﮐﺖ ﭘﺬﯾﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪه در ﺑﻮرس اوراق ﺑﻬﺎدار ﺗﻬﺮان، ﻃﯽ دوره زﻣﺎﻧﯽ 1396-1390) 882 ﺳﺎل-ﺷﺮﮐﺖ ﻣﺸﺎﻫﺪه (اﻧﺘﺨﺎب و آزﻣﻮن ﺷﺪه اﺳﺖ. ﻧﺘﺎﯾﺞ آزﻣﻮن ﻓﺮﺿﯿﻪ ﻫﺎی ﭘﮋوﻫﺶ ﺑﻪ وﺳﯿﻠﻪ رﮔﺮﺳﯿﻮن ﭼﻨﺪ ﻣﺘﻐﯿﺮه و ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از داده ﻫﺎی ﺗﺮﮐﯿﺒﯽ ﻧﺸﺎن داد ﮐﻪ راﺑﻄﻪ ﻣﻌﮑﻮس ﺑﯿﻦ ﻣﺴﺌﻮﻟﯿﺖ اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﺷﺮﮐﺖ ﻫﺎ و ﺗﻬﻮر ﻣﺎﻟﯿﺎﺗﯽ وﺟﻮد دارد. ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﻓﺮﺿﯿﻪ دوم ﻣﺒﻨﯽ ﺑﺮ ارﺗﺒﺎﻃﺎت ﺳﯿﺎﺳﯽ، راﺑﻄﻪ ﺑﯿﻦ ﻋﻤﻠﮑﺮد ﻣﺴﺌﻮﻟﯿﺖ ﭘﺬﯾﺮی اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ و ﺗﻬﻮر ﻣﺎﻟﯿﺎﺗﯽ را ﺗﻀﻌﯿﻒ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ، ﺗﺎﯾﯿﺪ ﺷﺪ.
خلاصه ماشینی:
بررسي رابطه بين مسئوليت پذيري اجتماعي و تهور مالياتي با تاکيد بر نقش ارتباطات سياسي پطرو سپهري ١، مهدي کرگانرودي مقدم ٢ ١ هيئت علمي دانشگاه آزاد اسلامي واحد آستارا ٢ کارشناسي ارشد حسابداري دانشگاه آزاد اسلامي واحد آستارا چکيده مسئوليت اجتماعي شرکت ها يک عامل کليدي در موفقيت و بقاي شرکت محسوب ميشود.
نتايج آزمون فرضيه هاي پژوهش به وسيله رگرسيون چند متغيره و با استفاده از داده هاي ترکيبي نشان داد که رابطه معکوس بين مسئوليت اجتماعي شرکت ها و تهور مالياتي وجود دارد.
اهميت اين پژوهش در اين است که به مديران ، سرمايه گذاران ، اعتباردهندگان و ساير تصميم گيرندگان نشان ميدهد چه ارتباطي بين افشا مسوليت اجتماعي و تهور مالياتي و نقش تعديلگري اجتناب ارتباطات سياسي در اين رابطه وجود دارد، و آنها براساس اين نتايج مي توانند تصميم هاي صحيح و معقول تري اتخاذ نمايند.
عباس زاده و همکاران (١٣٩٥) در پژوهش خود دريافتند که شرکت هاي با مالکيت نهادي پايين نسبت به شرکت هاي با مالکيت نهادي بالا رابطه قويتر بين شفافيت گزارشگري مالي و اجتناب مالياتي را نشان ميدهند.
فرضيه اول : 79 فرضيه دوم : جدول ١: خلاصه متغيرها نوع (رجوع شود به تصویر صفحه) آزمون فرضيه هاي پژوهش در پژوهش حاضر به دنبال بررسي دو فرضيه اصلي بوده ايم که عبارت است از: فرضيه اول پژوهش : بين مسئوليت پذيري اجتماعي و تهور مالياتي رابطه منفي و معناداري وجود دارد.
"The Effect ofOwnership Structure on Corporate Social Responsibility: Empirical Evidence from Korea", Journal of Business Ethics, Vol. 104, pp.