چکیده:
ترکیه در دو دهه اخیر حضور خود را در کشورهای آسیای مرکزی تثیبت کرده و نقش فعالانهای در عرصه سیاسی و اقتصادی آن به خود اختصاص داده است. این کشور به واسطه پیوندهای فرهنگی و قومی و همچنین بازسازی ساختاری اقتصادی کشورهای آسیای مرکزی، توانست نفوذ اقتصادی خود را در این کشورها گسترش دهد. هدف از پژوهش حاضر بررسی اهداف و پیامدهای حضور ترکیه درآسیای مرکزی بر مبنای دیپلماسی اقتصادی است. سوال پژوهش حاضر اهداف و پیامدهای حضور ترکیه در آسیای مرکزی است و برای پاسخ به سوال، این فرضیه را به محک آزمون میگذاریم که ترکیه برای عقب نماندن از ایران و روسیه، با ایجاد کشورهای ترکزبان درصدد نفوذ سیاسی، امنیتی و فرهنگی خود در کشورهای آسیای مرکزی است. روش گردآوری دادهها روش اسنادی، راهبرد پژوهش قیاسی، روش تحقیق ردیابی فرآیند و ملهم از ادبیات مربوط به دیپلماسی اقتصادی در نظریه واقعگرایی است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که هدف ترکیه از پیشبرد دیپلماسی اقتصادی در آسیای مرکزی، رقابت با ایران و روسیه، ایجاد شورای کشورهای ترک زبان، تغییر موقعیت ژئوپلیتیکی، تنوع بخشی به دریافت انرژی، همکاری نظامی، تأمین امنیت و ... است.
In recent two decades, Turkey has consolidated its presence in Central Asian countries and played an active role in political and cultural spheres in this region. Through cultural and ethnic ties and also reconstructing their economies structurally, Turkey has been able to extend its influence in Central Asian countries. The main question of the research addresses the purposes and implications of Turkey’s presence in Central Asia and for answering the main question, this hypothesis has been tested that Turkey is trying to create the organization of Turkish speaking countries in order to promote its political, security, and cultural influence and avoid lagging behind Iran and Russia. Data gathering method has been document-based, research strategy has been deductive, and research methodology has been based on process detection inspired by economic diplomacy literature within the realist theory. The findings of the research indicate that the main purposes of Turkey for promoting economic diplomacy in Central Asia are as follows: rivalry with Iran and Russia, establishing the council of Turkish-speaking countries, changing its geopolitical position, diversification of its energy resources, military cooperation, security issues, and etc.
خلاصه ماشینی:
يافته هاي پژوهش نشان ميدهد که هدف ترکيه از پيشبرد ديپلماسي اقتصادي در آسياي مرکزي، رقابت با ايران و روسيه ، ايجاد شوراي کشورهاي ترکزبان ، تغيير موقعيت ژئوپليتيکي، تنوع بخشي به دريافت انرژي، همکاري نظامي، تأمين امنيت و ...
اگرچه ترکيه ديگر اهميت استراتژيک دوران جنگ سرد را براي غرب ندارد، اما سياست گذاران اين کشور نقشي جديد براي آن آفريده اند، نقشي درخور يک قدرت منطقه اي با توان اقتصادي-امنيتي قابل توجه و همسو با سياست هاي کلي دنياي غرب که مي تواند با تکيه بر اقتصاد و روابط ويژه با جمهوريهاي آسياي مرکزي برقرار کند نيل به مقاصد سياسي، امنيتي و اقتصادي همواره از مهم ترين اهداف کشورها در تدوين و اعمال سياست خارجيشان بوده است .
ترکيه با پوشش ديپلماسي اقتصادي اهداف زير را دنبال ميکند: ايجاد شوراي همکاري کشورهاي ترک : پس از استقلال چندين کشور منطقه اي در اوايل دهه ١٩٩٠، ترکيه تلاش هاي ديپلماتيک قابل توجهي را بر هدف اعلام شده خود براي کمک به "جمهوريهاي خواهر ترک " براي تبديل شدن به دولت هاي فعال و باثبات که در سيستم بين المللي ادغام شده بودند، متمرکز کرد.
با ارتقاي روابط و همبستگي عميق تر ميان کشورهاي ترک زبان ، هدف آن اين است که به عنوان يک ابزار جديد منطقه اي براي پيشبرد همکاريهاي بين المللي در قاره اوراسيا، به ويژه در آسياي مرکزي و قفقاز عمل کند شوراي ترک که بر چهار رکن اصلي تاريخ مشترک، زبان مشترک، هويت مشترک و فرهنگ مشترک بنا شده است ، خود را به محدوده اين اشتراکات محدود نميکند.