چکیده:
پژوهش حاضر به بررسی میزان ساختارهای کلامی ادب مورد استفادة دانشجویان، با توجه به جایگاه اجتماعی مخاطب بر مبنای نظریة لیکاف (Lakoff, 2004) میپردازد. دادههای پژوهش، پس از فرستادن پرسشنامة برخط به دانشجویان و بررسی پاسخهای 100 دانشجوی دختر و 100 دانشجوی پسر 18 تا 30 ساله گردآوری شدند. سنجش میزان ادب، بر اساس تعداد و نوع ساختارهای مورد استفادة هر یک از دانشجویان در رویارویی با افرادی که در محیط دانشگاهی جایگاههای اجتماعی مختلفی داشتند، انجام گرفت. مخاطبهای تعاملات، بر پایة جایگاه اجتماعی خود در دانشگاه به چهار گروه دستهبندی شدند. برای بررسی نقش جایگاه اجتماعی افراد در پاسخ به درخواست در محیط دانشگاهی از آزمون تحلیل واریانس بهره گرفته شد و برای بررسی میزان بهرهگیری دختران و پسران از پاسخهای مودبانه از آزمون مقایسهای دو گروه مستقل استفاده شد. یافتههای پژوهش نشان داد که میزان ادب مورد استفادة دختران و پسران دانشجو تحت تاثیر جایگاه اجتماعی مخاطب گفتوگو قرار داشته و با تنزل جایگاه اجتماعی مخاطب، استفاده از ادب نیز در برابر آنها کاهش مییابد. مقایسه میزان بهرهگیری دختران و پسران از ادب نشان داد که دختران و پسران از میزان ادب تقریبا یکسانی در برابر مخاطبها بهره میگیرند. در تعاملات تکجنسیتی، تفاوت چندانی بین کاربرد میزان ادب در بین دختران و پسران وجود نداشت، ولی هر دو گروه در برخورد با پسران مودبتر بودند.
According to Lakoff (2004), in order to evaluate the degree of politeness, some principles must be observed based on which some kinds of behavior can be called polite and some impolite. These behaviors differ from culture to culture. In each society polite and impolite behaviors are due to the culture and the thinking of the people of that society. By comparing these behaviors with one another it could be understood that it might be possible that some behaviors which are considered polite in one culture could be regarded as impolite in another. The social stance of the interlocutor and the scope of conversation affect the truth of speech and observation of customs and linguistic coding. The current research studies the degree of politeness used by both male and female students with respects to their social stance based on Lakoff’s (1975, 2004) approach. Do students respond to the demands of different people in the university setting equally? or the social stance of people affect the diversity of words and the degree of politeness among students.
خلاصه ماشینی:
یافته های پژوهش های انجام شده از نیمة دوم قرن بیستم به وسیلة زبان شناسانی همچـــون لبـــاو (١٩٦٦ ,Labov)، لیکـــاف (٢٠٠٤ ,١٩٧٥ ,١٩٧٣ ,Lakoff)، ترادگیـــل (١٩٨٣ ,Trudgil) و فیشمن (١٩٨٠ ,Fishman) نشان می دهنـد عوامـل اجتمـاعی ماننـد جایگـاه افراد در جامعه ، محیط زندگی ، فرهنگ ، سن ، تحصیلات و حتـی جنـسیت افـراد در بهـره گیـری از زبان تأثیرگذار هـستند.
پـژوهش گیبـسون (٢٠٠٩ ,Gibson) در مـورد درخواسـت هـای مؤدبانـه بـا در نظـر گـرفتن معیارهای لیکاف (٢٠٠٤ ,Lakoff) مبنی بر به کارگیری تعداد واژه های بیشتر، ادب بیـشتر، روشـن نمود که مردان و زنان در پاسخ به درخواست افراد غیر همجنس مؤدب تـر از زمـان پاسـخ بـه افـراد همجنس عمل می کنند.
در این پژوهش باتوجه بـه نظریـة لیکـاف (٢٠٠٤ ,Lakoff) کـه زنـان را مـؤدب تـر از مـردان می داند، میزان کاربرد ادب توسط هر یک از دانشجویان دختر و پسر را در محیط دانشگاه برحسب جایگاه اجتمـاعی مخـاطبین بررسـی مـی کنـیم .
جدول ٤: درصد کاربرد پاسخ های مؤدبانه توسط دانشجویان پسر در مقابل مخاطب های سطح دو (به تصویر صفحه رجوع شود) داده های به دست آمده در جدول (٣)، نشان می دهد که به کارگیری پاسـخ هـای بـسیار مؤدبانـه برای کارکنان دانشگاه در مقایسه با اعضای هیئت علمی بسیار کمتر است .
(به تصویر صفحه رجوع شود) شکل ٥: مقایسه میزان بهره گیری دختران و پسران از پاسخ های مؤدبانه در مقابل مخاطب های سطح چهار بـا توجـه بـه شـکل (٥)، میـزان کـاربرد پاسـخ هـای مؤدبانـه در برابـر خدمـة دانـشگاه از سـوی دانشجویان دختر و پسر در مقایسه با نگهبان ورودی دانشگاه بیشتر بوده است .