چکیده:
عطف به تأثیر فرهنگ در شکلگیری هویت نوجوانان، و جایگاه کلاسهای زبان و ادبیات فارسی در بهسازی فرهنگی پژوهش حاضر با هدف معرفی روش آموزش حواسافزوده برای برجستهسازی زباهنگهای آموزشی متون ادبی انجام شده است. زباهنگهای آموزشی به زبان فعالان حوزۀ آموزش که نشأت گرفته از فرهنگ غالب در جامعه است اشاره دارد. روش پژوهش حاضر کیفی و کاربردی است که با توجه به ترویج بیرویۀ زباهنگ مخرب علمگریزی، به تحلیل زباهنگ آموزشی دانشاندوزی در شاهنامه و پیشنهاد تکنیکهایی برای تدریس آن بر اساس روش آموزش حواسافزوده پرداخته است. مدرس با درگیر کردن حواس دانشآموزان از طریق تکنیکهایی مانند نوازههای ادبی، موسیقی، نمایش تصاویر و ویدئو، اجرای نمایش، نقالی، برگزاری مسابقات مشاعره، داستاننویسی موجب افزایش هیجانات مثبت آنان و یادگیری بهتر مطالب میشود. به نظر میرسد درگیر کردن حواس حداکثری در تدریس زباهنگ دانشاندوزی موجب شناخت درست این زباهنگ در میان نوجوانان و افزایش وزن فرهنگی آن در جامعه گردد.
Given the role of culture in adolescent identity formation and the importance of Persian language and literature classes in cultural development and improvement, the present paper aims to introduce thick-slice sensory education to highlight educational cultulings of literary texts. Educational cultulings refer to the language of activities in the area of teaching and training. Indeed, they are indicative of the dominant culture in society. This research is qualitative and applied. Given the rapid spread of the detrimental cultuling of “avoiding knowledge”, this study analyzes the educational cultuling of “accumulating knowledge” in The Shahnameh and puts forward techniques for teaching it through thick-slice sensory education. Such techniques as using literary strokes, playing music, showing pictures and videos, performing plays, impersonating, doing mosha'ereh (poetry recitation contests) and writing stories can engage students’ senses, and consequently, enhancing their positive emotions and more effective learning. This appears that engaging students’ maximum senses in teaching the cultuling of “accumulating knowledge” can result in proper recognition of this cultuling among adolescents, and as a result of this recognition, it becomes well-internalized in society.
خلاصه ماشینی:
بررسي نقش زباهنگ هاي آموزشي در تدريس زبان و ادبيات فارسي (مطالعۀ موردي: دانش اندوزي ) شيما ابراهيمي ١، زهرا جهاني 2 دريافت : ١٤٠١/٥/٩ پذيرش :١٤٠١/٧/٢٢ چکيده با توجه به تأثير فرهنگ در شکل گيري هويت نوجوانان و جايگاه کلاس هاي زبان و ادبيات فارسي در به سازي فرهنگي، پژوهش حاضر با هدف معرفي روش آموزش حواس افزوده براي برجسته سازي زباهنگ هاي آموزشي در متون ادبي انجام شده است .
در اين ميان نقش مدرسان زبان و ادبيات فارسي در دورة تحصيلي متوسطه بسيار مؤثر و حائز اهميت است ؛ زيرا متون ادبي تحت تأثير فرهنگ خلق شده اند (طغياني ،١٣٨٤: ١٦٠) و با پيشينه اي غني و چندصدساله ، مهم ترين مؤلفۀ تشکيل دهندة هويت ملي و فرهنگي جامعه هستند (رشيدآبادي و غلامحسين زاده ،١٣٩٣: ٢).
ازاين رو با توجه به نظر پيش قدم و ابراهيمي (٢٠٢٠: ١٩) مبني بر امکان نفوذ بر ذهن افراد به واسطۀ سيستم ذهني و تفکر آنان ، شايسته است مدرسان زبان و ادبيات فارسي به منظور کاهش و تغيير زباهنگ علم گريزي ، زباهنگ آموزشي دانش اندوزي را در تدريس خود توسط متون ادبي در ميان دانش آموزان مقاطع متوسطه که هويت و آيندة آنان در حال شکل گيري است ، رواج دهند.
اسدي (١٣٩٠)، در پژوهشي ديگر با توجه به اهميت تدريس خلاق بر ميزان يادگيري فراگيران ، مهارت هاي يک مدرس خلاق درس زبان و ادبيات فارسي را برشمرده و تکنيک هايي مانند بارش مغزي ، بحث و پرسش و پاسخ ، استفاده از کنفرانس و ابزار کمک آموزشي را براي يک تدريس خلاق پيشنهاد کرده است .