چکیده:
همنشین شدن واژگان در دو زبان عربی و فارسی را میتوان تا حد زیادی ناشی از تناسب معنایی بین آنها دانست؛ اما در زمان معاصر با گسترش هنجارگریزی، نوع جدیدی از آن شکل گرفت که دلالت بر عدم تناسب معنایی در ترکیب واژگان دارد. این نوع از هنجارگریزی که «فاوآمیزی» نامیده میشود، نخستین بار توسّط «میخائیل باختین» نظریهپرداز روس مطرح شد. این پژوهش سعی دارد بهصورت تطبیقی و با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، به جستجوی جلوههای «فاوآمیزی» و دلالتهای آن در اشعار محمد عفیفی مطر (1935-2010) و احمد عزیزی (1337-1395) بپردازد. یافتهها نشان میدهد، هر دو شاعر جهت خلق ترکیبات تازه در فرآیند فاوآمیزی، واژگان خود را از شبکههای مختلف معنایی همچون: طبیعت، انسان، حیوان، صنعت، دین و مذهب، برگزیدهاند. کاربرد ترکیبهای نامعمول و تصرف در اصول ساختار معنایی واژگان، اشعار این دو شاعر را از آفرینشهای بدیع ادبی سرشار نموده و مخاطب را در درک مفهوم این ترکیبات به درنگ واداشته است. براساس تقسیمبندی انجامشده از شبکههای مختلف معنایی واژگان در آثار عفیفی مطر و عزیزی، مشخّص شد که ترکیب پدیدههای طبیعی و مختصات انسانی، بیشترین بسامد را نسبت به باقی ترکیبها دارد. بهکارگیری این فنون ادبی در شناخت نگرش این دو شاعر و غنیسازی جلوههای زیباییشناختی اشعار آنها تأثیر بسزایی داشته است.
The combination of words in Arabic and Persian can be considered to be largely due to the semantic fit between them. But in The present age, with the spread of Deviations of norms, was formed a new type of it, which manifestations a semantic mismatch in the composition of words. This kind of deviation of norms or "hybridization" was first proposed by "Mikhail Bakhtin". This research tries to search for the effects of "hybridization" and its meanings in the poems of Muhammad Afifi Matar (1935-2010) and Ahmad Azizi (2016-1958) comparatively and using descriptive-analytical method.The use of unusual combinations in the principles of the semantic structure of words has caused the poems of these two poets to be full of original literary creations. This makes it difficult for the reader to understand the meaning. Based on the classification of different semantic Scopes of words in the works of these two poets, we found that the combination of natural phenomena and human coordinates has the highest frequency compared to other combinations. This has a great impact on recognizing the attitude of the authors and enriching the aesthetic manifestations of their poems.
خلاصه ماشینی:
شایان ذکر است که تاکنون هیچ پژوهش مستقلی در ادبیات فارسی درزمینۀ فاوآمیزی در آثار شاعران صورت نپذیرفته است، نکتۀ مهم دیگر اینکه در پژوهش حاضر این تکنیک ادبی بهروش تطبیقی در آثار دو شاعر مصری محمد عفیفي مطر و شاعر ایرانی احمد عزیزی صورت گرفته است که در نوع خود موضوعی بدیع است.
عزیزی مانند این ترکیب را در شعر خود فراوان بهکار برده است: «هزیان ماه» (همان، 1386 الف: 110) «نفرین گل» (همان، 1376: 138) همینطور واژۀ بغض را نیز که از ویژگیهای انسان است، چندینبار در کنار پدیدهها و عناصر طبیعت بهکار برده است، مانند «بغض شبنم» (همان: 139) «بغض باران» (همان: 74) و نیز ترکیب «بغض هوا» در بیت زیر: {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} (همان: 69) مشاهده میشود که دو شاعر بهطور معمول واژهای از طبیعت را برمیگزینند و آن را با مفهومی ذهنی تلفیق میکنند و اینگونه ترکیبات جدیدی در زبان ادبی میآفرینند.
همانند این، ترکیب «باران مگس» را در بیت زیر از کتاب خواب میخک عزیزی نیز شاهدیم: {مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} (عزیزی، 1386: 112) اینگونه ترکیبات مخاطب را جهت کشف همانندی و تشابه بین دو واژۀ همنشین وادار میسازد، همنشینی ابر با مورچه در شعر عفیفي مطر (سحاب النمل) و یا باران با مگس در شعر عزیزی دلیلی بر شدت و وخامت اوضاع بد روزگار شاعر است.
بسامد فاوآمیزی در سه مجموعۀ شعر محمد عفیفي مطر فرایند فاوآمیزی در آثار عزیزی نیز در کتابهایی همچون كفشهاي مكاشفه، روستاي فطرت، خواب میخک، باغ تناسخ، ملکوت تکلم، از بسامد بیشتر و در کتابهای: رؤیای رؤیت، شبنمهای شبانه و ترانههای ایلیایی از بسامد کمتری برخوردار است.