چکیده:
رابطه تکوینی اعمال انسان با عقوبت اخروی که از آن به «تجسم اعمال» یاد میشود، اهمیت ویژهای نزد دانشمندان مسلمان، خصوصا عرفا داشته است. ابنعربی با طرح مسائل انسانشناسی و خصوصیات انسان کامل، گام بزرگی در تبیین مباحث تجسم اعمال برداشت و شارحان وی نیز برای تثبیت این دیدگاه، تلاش وافری کردند. مقاله حاضر با روش تحلیلی-تبیینی و تاکید بر آراء ابنعربی و تا حدودی شارحان و عارفان پس از او درصدد پاسخ به این سوال است که مبحث انسان کامل و مسائل پیرامون آن، چه تاثیری در شکلگیری آموزه تجسم اعمال داشته است؟ و در این خصوص، به بررسی پنج مورد از خصوصیات انسان کامل پرداخته است، شاخصههایی مانند خلافت، تصرف، همت، جامعیت و علم. جامعیت انسان کامل سبب حضور تمامی عوالم نزد او و پیدایش علم حضوری وی به حضرات مذکور و آشکار شدن باطن امور نزد او میگردد. علاوه بر اینکه انسان کامل با دو خصوصیت همت و تصرف، قادر به ایجاد اعیان خارجی بوده و خلق باطن اعمال توسط نفس در عوالم اخروی را اثبات پذیر میکند.
Ontological relationship of human actions with afterlife punishment which it is referred to "the embodiment of actions", has been particular importance to Muslim scholars, especially the mystics. Ibn 'Arabi, by introducing topics of anthropology and Perfect Man, takes a great step in explaining the subjects of the embodiment of actions and his commentators tried to proof this view. The present paper examines five attributes of Perfect Man, indicators such as the caliphate, disposition, ambition, comprehensiveness and knowledge. The comprehensiveness of Perfect Man causes the presence of all the worlds to him and the emergence of his intuitive knowledge to those worlds and revealing the inward entities to him. In addition that, Perfect Man with two attributes; disposition and ambition, is capable of creating external objects and proves the creation of inner actions by the soul in the afterlife.
خلاصه ماشینی:
با روشن شدن رابطۀ خلافت و خلاقيت ، ارتباط خلافت با تجسم اعمال نيز مشخص ميشود، چراکه يکي از مباحث مهم در اثبات تجسم عمل ، قدرت خيال انسان و خلاقيت او در عالم است که در انسان کامل اين قوه در حد اعلاي خود وجود داشته و باعث خلق اشيا توسط «همت » او در اين دنيا شده و پس از مرگ ، در تمام انسان ها اين قوه به فعليت ميرسد؛ بنابراين خلق صور زشت و زيبا توسط نفس و قؤە خلاق انسان ، هم در اين دنيا و هم در عوالم اخروي قابل اثبات است .
جامعيت هرکدام از حضرات چهارگانۀ لاهوت ، جبروت ، ملکوت و ناسوت داراي جايگاه ويژٔە خود بوده و هيچ کدام راهي به ديگري ندارند، به اين معنا که حضرات بالاتر، کامل تر از عوالم پايين تر بوده و البته کمالات جزئي و تفصيلي حضرات فروتر را به نحو جمعي داشته و فاقد جزئيات و تفاصيل مراتب پايين تر هستند؛ اما انسان کامل ، حضرتي است که جامع تمامي حضرات است (قونوي، ٢٠١٠: ٨٨؛ جندي، ١٤٢٣: ٣٩٤؛ کاشاني، ١٤٢٦: ٧٤؛ قيصري، ١٣٧٥: ٢٤؛ خوارزمي، ١٣٧٩: ٢٥)؛ به طوريکه جميع کمالات آن ها به دو صورت جمعي و تفصيلي در انسان کامل يا همان «کون جامع » موجود است ؛٢ به عبارت ديگر او منعکس کنندٔە عوالم ديگر است (ابن عربي، بيتا، ج ١: ١٢؛ قيصري، ١٣٨١: ١٤)، و به همين دليل در مقابل هر عالم وجودي، قوه اي ادراکي متناظر با آن عالم دارد؛ حواس ظاهري او در مقابل عالم ملک ، قؤە خيال او دربرابر عالم مثال و قواي عقلي او در مقابل عالم ارواح است (جيلي، ١٤١٨: ٢٢٤).