چکیده:
در جامعه امروزی ایران میتوان خطرات بالقوه ای همچون بحران کم آبی، بحران ریزگردها، پیامدهای فضای مجازی و بسیاری مسائل دیگر را شناسایی کرد. یکی از این موضوعات در کشور ایران که هرلحظه بروز بیشتری می یابد، موضوع فارغ التحصیلان بیکار دانشگاهی است. فارغ التحصیل دانشگاهی بیکار بهعنوان قشری آگاه به شرایط و گاه ناامید، این پتانسیل را دارد که به دامان جریانات سیاسی یا مذهبی افتاده، خودتخریبی کند و حتی به جریان سازی سیاسی دست بزند، زیرا امروزه فارغ التحصیل دانشگاهی بیکار بهمنزله یک طبقه خود را مطرح کرده است. این مسئله را بههیچوجه نمی توان به منطقة خاصی محدود نمود، زیرا امروزه به پهنای کشور گسترش یافته است، امّا پارهای از استان ها با درصد بالاتری این موضوع را تجربه می نمایند که یکی از مهم ترین آنها، استان کرمانشاه است. پژوهش حاضر در پی آن است که مسئله فارغ التحصیلان دانشگاهی بیکار استان کرمانشاه را براساس رویکرد ژئوپلیتیک انتقادی بررسی کند. در راستای شرح این مسئله، از دو روش کمی و کیفی در کنار یکدیگر بهره برده شده تا مشخّص نماید طبقه بیکار فار التحصیل دانشگاهی تا چه اندازه می تواند عامل تهدیدزایی در یک استان مرزی قلمداد شود. به همین سبب در روش کیفی با استفاده از فن مصاحبه و در روش کمی با استفاده از ابزار پرسشنامه، این موضوع بررسی شد. با ده نفر از متخصصان حوزه بیکاری در استان کرمانشاه مصاحبه گردید و همچنین پرسشنامهای میان 406 نفر از فارغ التحصیلان بیکار در سطح استان توزیع و براساس چارچوب مفهومی «حفره های دولت» از ریچارد مویر تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان از آن دارد که در اقلیت های مذهبی، قومی و مقاطع تحصیلی کارشناسی ارشد و دکتری، مؤلّفه هایی همچون تضعیف هویت ملّی، تضعیف اعتماد نهادی، احساس تبعیض یا تضعیف حس تعلق شهروندی، نمود بیشتری دارد که همین مسئله می تواند در آینده بستر تهدیدسازی را برای این موضوع فراهم نماید
In today's Iranian society, potential dangers can be identified; Such as water scarcity crisis, the micro dust crisis, the consequences of cyberspace and many other issues. One of these issues in Iran, which is becoming more and more prominent, is the issue of unemployed university graduates. The unemployed university graduates, as cortical aware of the situation, and sometimes disappointed, has the potential to fall into the lap of political or religious issues, self-destruct, and even engage in political making flow, because nowadays the unemployed university graduate has introduced himself/herself as a class. This issue cannot be limited to a specific region, because nowadays it has spread across the country, but some provinces experience this issue with a higher percentage, one of which is Kermanshah province. The present study seeks to investigate the issue of unemployed university graduates in Kermanshah province, based on a critical geopolitical approach. To clarify this issue, two quantitative and qualitative methods have been used together to determine to what extent the unemployed university graduate class can be considered a threatening factor in a border province. Therefore, in the qualitative method using the interview technique and in the quantitative method using the questionnaire tool, this issue was investigated. Ten unemployment experts in Kermanshah province were interviewed and a questionnaire was distributed among 406 unemployed graduates in the province, and the collected data were analyzed based on the conceptual framework of "Holes in the state" by Richard Muir. The findings showed that in religious minorities, ethnic and master's and doctoral degrees, components such as weakening national identity, weakening institutional trust, feeling of discrimination or weakening the sense of citizenship, are more represented, which this issue can provide a threat for this topic in the future.
خلاصه ماشینی:
در همين راستا از نظرات ده نفر از متخصصين اشـتغال بـا گـرايش هـاي مختلـف علـوم سياسي، جامعه شناسي، اقتصاد و کارآفريني بهره گرفته شده است ، پرسش نامه اي تهيه ، توزيـع و تحليل گشته و در آن از پاسخ دهندگان خواسته شده نظر خود را درباره گويه هـاي مربـوط به مؤلفـه هـاي «تضـعيف هويـت ملـي»، «جريـان سـازي سياسـي»، «تضـعيف حـس تعلـق شهروندي»، «تضـعيف اعتمـاد نهـادي»، «تبعـيض قـومي»، «احسـاس تبعـيض » و «انباشـت فارغ التحصيلان بيکار و تشديد احساس مشترک محروميت »، اعلام نمايند.
به منظور شرح موضوع ، ابتدا به پيشـينه پـژوهش پرداختـه مـيشـود، سـپس ژئوپليتيـک انتقادي و نگاه ريچارد موير به «حفره هاي دولت » تشريح ميگردد، پـس از آن روش شناسـي پژوهش ارزيابي خواهد شد، در بخش بعدي بيکاري فارغ التحصيلان دانشگاهي، در ايـران و به طور خاص در استان کرمانشاه مورد واکاوي قرار خواهد گرفت ، در مرحله بعد يافتـه هـاي پژوهش ابتدا در قالب مصاحبه با متخصصين و سپس داده هاي حاصل از پرسش نامه ، تجزيـه و تحليل خواهـد شـد و درنهايـت ارتبـاط بيکـاري فـارغ التحصـيلان دانشـگاهي در اسـتان کرمانشاه با ژئوپليتيک استان و مفهوم حفره هاي دولت روشن خواهد شد.
در تمامي اين آثار ميتوان به مغفول ماندن يک يا چند نکته از قبيل نکات زير اشاره کرد: - نبود نگاه منسجم جامعه شناسي سياسي به موضوع ؛ - تأکيد بيش از حد بر بيکاري به عنوان پديده اي با دلايل و تبعات اقتصادي؛ - عدم رصد موضوع از زاويه ديد خود فارغ التحصيلان بيکار دانشگاهي؛ - استفاده نکردن از نظرات متخصصين ؛ - بيتوجهي به مؤلفه هاي ژئوپليتيک در سياسـي شـدن موضـوع بيکـاري فـارغ التحصـيلان دانشگاهي؛ - و درنهايت نبود توجه به مسئله قوميت ، مذهب و زبـان در ذهـن فـارغ التحصـيلان بيکـار دانشگاهي.