چکیده:
ازجمله مباحثی که بهاختصار در آثار ابنسینا ذکر شده، آرای محموده و روش استنباط آنهاست. ازنظر شیخالرئیس، عقل بهتنهایی نمیتواند به آرای محموده دست یابد و مؤلفههای دیگری همچون آرای نظری، شهرت، استقرا، تجربه و مصلحت در این زمینه، نقش اساسی دارند؛ اما روش استنباط آرای محموده از این مؤلفههای مختلف، محل بحث است؛ افزونبر آن، آرای محموده ذیل مجموعة مشهورات جای میگیرند و بیان ابنسینا دربارة حجتآوری بر این آرا و از سوی دیگر، برهانناپذیری مشهورات، ناسازگار بهنظر میرسد؛ اما با نگاهی تحلیلی به مباحث بوعلی در بخش مشهورات منطق و کارکردهای عقل عملی، و بررسی نگاه وی به اخلاق میتوان تبیینی نو در این حوزه بهدست داد که سازگاری مؤلفههای یادشده با یکدیگر و سازگاری سخنان این فیلسوف با هم در این حوزه را روشن میکند. این تبیین از این نکتة فلسفی در آثار ابنسینا سرچشمه میگیرد که اساساً حجت و مقدماتش که در استنباط آرای محموده مطرح میشود، با برهان و مقدماتش که در فلسفة نظری و منطق کلاسیک وجود دارد، متفاوت است. وقتی شیخالرئیس از حجتآوری بر آرای محموده سخن میگوید، مقصودش اقامة برهان بر آنها نیست که با برهانناپذیری مشهورات و آرای محموده ناسازگار باشد؛ بلکه حجت میتواند اعماز قیاس و استقرا باشد؛ بدین ترتیب، برخی آرای محموده برپایة موارد استقراشده و برخی دیگر هم برمبنای قیاس نتیجهگیری میشوند. قیاس نیز مقدمات مختلفی اعماز اوّلی و کلی تا تجربی، مشهور یا جزئی دارد و اموری همچون آداب، انفعالهای نفسانی و مصلحتهای انسانی هم ذیل این مقدمات قرار میگیرند.
‘Approved opinions’ and the method of inferring them are one of the topics that have been briefly discussed in Avicenna’s works. According to him, the intellect alone cannot infer ‘approved opinions’, and other components, such as theoretical opinions, reputation, induction, experience, and expediency, must also play positive roles in inferring them. But the method of inferring ‘approved opinions’ from these different components is a matter of debate: while ‘approved opinions’ fall under the category of conventional premises, and Avicenna talks about substantiating these opinions, there are other places in his work that he speaks of the indemonstrable character of the conventional premises. However, with an analytical look at Avicenna’s discussions in the section on the conventional premises in logic and the functions of practical reason and examining his views on ethics, a new explanation can be provided that clarifies the incompatibility of the aforementioned components with the indemonstrability of conventional premises. This explanation originates from this philosophical point in Avicenna’s work that there is a fundamental difference between substantiation and its premise for inferring the ‘approved opinions’ and demonstration and its premises in classical logic and theoretical philosophy. When he talks about substantiating ‘approved opinions’, Avicenna does not mean to demonstrate them, which is incompatible with his view about the indemonstrability of conventional premises. Contrary to demonstration, substantiation can be based on analogy and induction, that is, ‘approved opinions’ can be inferred analogically and inductively. The analogy can also have different premises, from primary and universal premises to experimental and individual ones. Matters such as manners, passions, and human expediencies can also be included in these premises.
خلاصه ماشینی:
ازنظـر شيخ الرئيس ، عقل به تنهايي نمي تواند به آراي محموده دست يابد و مؤلفه هاي ديگري همچون آراي نظـري ، شهرت ، استقرا، تجربه و مصلحت در اين زمينه ، نقش اساسي دارند؛ اما روش استنباط آراي محموده از ايـن مؤلفه هاي مختلف ، محل بحث است ؛ افزون بر آن ، آراي محموده ذيل مجموعۀ مشهورات جاي مي گيرنـد و بيان ابن سينا دربارة حجت آوري بر اين آرا و از سوي ديگـر، برهان ناپـذيري مشـهورات ، ناسـازگار بـه نظـر مي رسد؛ اما با نگاهي تحليلي به مباحث بوعلي در بخش مشـهورات منطـق و کارکردهـاي عقـل عملـي ، و بررسي نگاه وي به اخلاق مي توان تبييني نو در اين حوزه به دست داد که سـازگاري مؤلفـه هاي يادشـده بـا يکديگر و سازگاري سخنان اين فيلسوف با هم در اين حوزه را روشن مي کند.
براي بررسي تبيين شيخ الرئيس درخصوص چگـونگي اسـتنباط آراي محمـوده و سـپس واکاوي سازگاري آن ، نخست به ديدگاه او دربارة حکمت عملي و اخلاق ، و پـس از آن بـه مشهورات و آراي محموده اشاره مي کنيم ؛ آن گاه به کارکردهاي عقل عملـي مي پـردازيم تـا درنهايت ، سازگاري ديدگاه بوعلي در اين حوزه را بررسي کنيم ؛ اما پيش از انجـام دادن ايـن کار، لازم است مقالات و پژوهش هاي مرتبط با مقالۀ حاضر را معرفي و بررسي کنيم .