چکیده:
در سیر تاریخ کلام اسلامی، سه موضع جبر، تفویض و امر بینالامرین در قبال رابطه اختیار انسانی یا اراده الهی شکل گرفته است. با مراجعه به متون روایی درمییابیم که اهلبیت (ع) امر بینالامرین را در برابر دو اندیشه جبر و تفویض، قرار دادهاند و هدف از این پژوهش، فهم آموزه مذکور از روایات است. نوشتار حاضر با روش کتابخانهای و تشکیل خانواده حدیثی پیرامون دیدگاه امر بینالامرین و تحلیل این روایات، بیان میکند که ایمه اطهار (ع) آموزه امر بینالامرین را در سه سطح تبیین تمثیلی، تبیین حداقلی و تبیین فاعلیت طولی با توجه به ظرفیت فکری مخاطبان، ارایه کردهاند. بالاترین سطح تبیین یعنی فاعلیت طولی، از روایات باب استطاعت که خود در نظام آموزه امر بینالامرین توجیه پذیرند، استنباط میشود. تبیین فاعلیت طولی یعنی دریافت آنبهآن استطاعت و اراده انسان از جانب خداوند متعال، بالاترین سطح تبیینی این آموزه در روایات بهشمار میآید.
خلاصه ماشینی:
در باب پيشينه مسئله، هرچند موضوع جبر و اختيار از ديرباز در کانون توجه انديشمندان اسلامي بوده و از زواياي گوناگوني مورد بررسي قرار گرفته است؛ ولي پژوهش مستقلي که مجموع روايات ناظر به امر بينالامرين را بررسي کرده باشد و درصدد تبيين روايي اين آموزه برآيد، يافت نشد.
روايات بيانکنندة عقيدة حق، بدون تبيين آن فردي به امام صادق( گفت: آيا خداوند، بندگان را بر گناه، مجبور ساخته است؟ حضرت فرمود: نه؛ مرد گفت: پس امر (با توجه به قرينه مقابله، همانطوريکه جبر به معناي جبر تکويني است، تفويض نيز به معناي تفويض تکويني است) را به آنها تفويض کرده است؟ حضرت فرمود: نه؛ گفت: پس حقيقت چيست؟ فرمود: لطفى است از پروردگارت ميان اين دو مطلب (کليني، 1407ق، ج 1، ص 159).
روايت فوق تنها جنبه سلبي و نفي جبر و تفويض را بيان ميکند؛ ولي جنبه اثباتي آن که چگونه کارهاي انسان که وابسته به قدرت و اراده خداست، متعلق خواست و اراده انسان نيز قرار ميگيرد را بيان نکرده است و دليل عدم بيان، نبودن زمينة فکري مناسب، براي تبيين آموزة امر بينالامرين است که در روايات نيز به آن اشاره شده است (سبحاني، 1387، ص ۴۱۶).
روايت چند بخش دارد: بخش اول: تبيين استطاعت: امام( در بيان اينکه انسان چه زماني مستطيع محسوب ميشود، ميفرمايد: خداوند انسان را آفريد و ابزار استطاعت را در او قرار داد؛ ولي بااينحال تحقق فعل را به آنها واگذار نکرد (برخلاف مفوضه که قائلاند خداوند با خلق انسان و ابزار استطاعت او، در تحقق فعل نقشي ندارد و امر را به انسان واگذار کرده است)؛ بلکه همانطور که اصل وجود انسان و ابزار استطاعتي که خداوند در او قرار داده است، همه وابسته و مخلوق خدا هستند، در تحقق فعل نيز انسان وابسته به خداوند است.