چکیده:
از دیرباز حکومت دینی در قرآن و عهدین در عرصه فکری و ایدیولوژی بشر قابل طرح بوده است. این دو مقوله ویژگیهایی دارند که بهواسطه آنها از یکدیگر متمایز میشوند. از مهمترین وجه تمایز این دو نوع حکومت این است که حکومت دینی از نظر قرآن دارای رویکردی الهی و خاستگاهی آسمانی است؛ درحالیکه حکومت دینی از منظر عهدین دارای خاستگاهی زمینی (پادشاهی) است. درواقع، حکومت دینی در قرآن وجود دین را در تمام عرصههای اجتماعی، سیاسی، اخلاقی، فرهنگی، اجتماعی و... واجب میداند؛ ولی حکومت دینی در عهدین، وجود دین را در این عرصهها ممنوع میشمارد. با این وجود، مسیله اصلی در این پژوهش این است که حکومت دینی در قرآن و حکومت دینی در عهدین از نظر ماهیت چه تمایزاتی با یکدیگر دارند؟ پژوهش حاضر از نوع توصیفی مقایسهای بوده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که حکومت دینی از نظر قرآن، بهترین نوع حکومت محسوب میشود؛ چراکه قرآن خود آخرین و کاملترین کتب آسمانی است. ولی حکومت دینی در عهدین بهعلت تحریفپذیری این کتب آسمانی و ماهیت سکولاری داشتن، مورد نفی واقع گردیده است و این موضوع با دلیل و برهان به اثبات میرسد که هیچیک از ویژگیهای حکومت دینی در عهدین قابلیت سازگاری با حکومت دینی در قرآن را ندارد.
خلاصه ماشینی:
بااينحال، به حکومتي، حکومت ديني يا اسلامي گفته ميشود که اعمال اقتدارگرايانه در آن مطابق آموزههاي اسلامي در بعدي مشخص شده در جهت تحقق اهداف و تکاليف است؛ لذا بايستي توجه داشت درصورتيکه حکومتي صرفاً به وضع قوانيني که با احکام دين متعارض است بيانجامد، به آن حکومت اسلامي گفته نمي شود؛ زيرا در وجه اول وضع قوانين بايد با توجه به چارچوب و موازين کلي شريعت انجام گيرد و در وجه دوم نيز اين قوانين بايد در مرحله اجرا منطبق با احکام شريعت بوده و اجراي آن بهوسيلة افراد ذيصلاح محقق گردد (شباننيا، 1389).
برهميناساس، در زمينة حکومت و مديريت جامعه مرجعيت همهجانبة آموزههاي وحياني در اين نوع نظام سياسي، مورد قبول واقع گرديده است و در مقابل تعاليم وحي، پادشاه، دولتمردان و نهادهاي مختلف حکومتي، خود را داراي تعهد ميدانند و سعي بر آن دارند تا همة شئون حکومتي را در قانونگذاريها، سياستگذاريها، برنامهريزيها، آموزش، طرق برخورد با مردم، کيفيت زندگي و تنظيم روابط اجتماعي منطبق با دين قرار دهند و با آن هماهنگ سازند؛ با اين وجود، چنين فرمانروايي و سلطنتي، حکومت الهي بوده و در پي آن جامعهاي مبتني بر دين الهي تأسيس ميشود و هدف آن شکلدهي تمام روابط اجتماعي، فرهنگي، سياسي، اقتصادي و نظامي مطابق آموزههاي وحياني است.