چکیده:
براساس آموزههای اسلامی، انسان با قدرت اراده میتواند جانشین خداوند بر روی زمین شود و به مقام قرب الهی دست پیدا کند؛ اما درصورتیکه بیاراده گردد، آنچنان نزول میکند که حتی از حیوانات نیز پستتر میشود. اندیشمندان اسلامی در باب چیستی اراده و چگونگی دستیابی به آن، مطالب گسترده و متفاوتی را ذکر کردهاند. از سوی دیگر بعد از شکلگیری روانشناسی علمی در سال 1879، این مفهوم در میان روانشناسان نیز مورد بحث قرار گرفت؛ برخی آن را پذیرفته و به بحت از چیستی و چگونگی آن پرداختند و برخی دیگر بکل آن را غیرعلمی دانسته و کنار گذاشتند. این گستردگی دیدگاهها سبب شد تا به بررسی مفهوم اراده از دیدگاه روانشناسان و اندیشمندان مسلمان پرداخته شود؛ و ازآنجاکه تاکنون مقایسهای میان مفهوم اراده از منظر آنان انجام نگرفته، هدف این پژوهش شناسایی مفهوم اراده و مولفههای آن از منظر این دو گروه و سپس مقایسۀ بین آنهاست. روش این پژوهش کیفی است و به شیوۀ جمعآوری داده با استفاده از روش کتابخانهای انجام میشود؛ سپس با استفاده از روش تحلیل محتوا به مولفهشناسی و مقایسۀ بین مولفهها در هر دو گروه پرداخته میشود. نتایج بهدستآمده حکایت از وجود شش مولفۀ توانایی روانی، مهار خود، میل و گرایش، توانمندی رفتاری، تصمیمگیری و رفتار هوشمند از منظر روانشناسان دارد که میتوان آنها را در سه بعد شناختی، هیجانی و رفتاری جای داد؛ درحالیکه مفهوم اراده از دیدگاه اندیشمندان اسلامی دارای چهار مولفه علم، میل و گرایش، ترجیح و تصمیمگیری است.
خلاصه ماشینی:
com چکيده براساس آموزههاي اسلامي، انسان با قدرت اراده ميتواند جانشين خداوند بر روي زمين شود و به مقام قرب الهي دست پيدا کند؛ اما درصورتيکه بياراده گردد، آنچنان نزول ميکند که حتي از حيوانات نيز پستتر ميشود.
نتايج بهدستآمده حکايت از وجود شش مؤلفۀ توانايي رواني، مهار خود، ميل و گرايش، توانمندي رفتاري، تصميمگيري و رفتار هوشمند از منظر روانشناسان دارد که ميتوان آنها را در سه بُعد شناختي، هيجاني و رفتاري جاي داد؛ درحاليکه مفهوم اراده از ديدگاه انديشمندان اسلامي داراي چهار مؤلفه علم، ميل و گرايش، ترجيح و تصميمگيري است.
انجمن روانشناسي آمريکا اراده (will) را ظرفيت يا توانايياي که انسان به کمک آن ميتواند، عليرغم تأثيرات بيروني، به انتخاب بپردازد و رفتار خود را تعيين کند، معرفي کرده است (جمعي از نويسندگان، 1391، ج 2، ص 1824) و volition را قابليتي که براساس آن، فرد تصميم ميگيرد دست به عمل خاصي بزند، بهويژه هنگامي که اين امر بدون تأثير بيروني مستقيم روي داده باشد، توصيف کرده است.
بر اين اساس ميتوان شش مؤلفهشناسايي کرد: عناصر استعداد ذهني جهت انتخاب آگاهانه (برونو، 1384، ص 36)، کنترل تعمدي افکار (ساعتچي، 1393)، پيشبيني پيامد احتمالي (کراس و ميشل، 2010؛ بونژه و آرديلا، 1399، ص 508) و سازماندهي خود (مي، 1395، ص 276)، تحت مؤلفه توانايي رواني قرار ميگيرند؛ دو عنصر تمايل انسان به اموري که در محدودۀ توانايياش است (کراس و ميشل، 2010) و کشش هشيارانه (مايکل، شودا و پيک، 1988) بهعنوان زيرمؤلفۀ ميل و گرايش قرار ميگيرد.