چکیده:
بحران سوریه از بحرانهای ژئوپلیتیکی در منطقۀ ژئواستراتژیک غرب آسیا است که توسط کشورهای منطقه و غربی با سوءاستفاده از موج بیداری اسلامی، تحت عنوان بهار عربی از مارس 2011 (اسفند 1389) با حمایت از نیروهای معارض داخلی و تندرو سلفی و گسیل آنها به کشور سوریه، به وجود آمد؛ اقدامی که به آوارگی میلیونها سوری، ویرانی زیرساختهای سوریه و پیامدهای منطقهای و جهانی شده است. باملاحظه روند کنونی بحران و پیشرانهای مرتبط با آینده مطلوب (ممکن و محتمل) سناریوهای گوناگونی برای این بحران ترسیم میشود. در این تحقیق با بهرهگیری از روش تحلیلی- تبیینی و با استفاده از مطالعات کتابخانهای، اسنادی و آرشیوهای موجود، به تصویرسازی از این سناریوها پرداخته شد که با نتایج احتمالی برای مواجهه با آیندههای ممکن تصویرسازی شده است. این تحقیق و پژوهش انجامشده نشان میدهد که هرچند انتخابات ریاست جمهوری سوریه با مشروعیت افزایی بهنظام حاکم بر سوریه، زمینههای افزایش قدرت، مقاومت و مقبولیت آن نظام را در برابر گروههای معارض در سطح داخلی فراهم کرد اما ماهیت سیال بحران سوریه در معرض تأثیرپذیری از عوامل ژئوپلیتیکی منطقهای و جهانی نیز هست و مجموعه عناصر سطوح سهگانه (محلی، منطقهای و بینالمللی) نیز بر سرنوشت این بحران در آینده تأثیر به سزایی دارند.
The Syrian crisis is one of the geopolitical crises in the geostrategic region of West Asia, which has been exploited by the countries of the region and the West by abusing the wave of Islamic awakening, known as the Arab Spring since March 2011 with the support of Salafi internal opposition forces and sending them to Syria. , Came into being; An action that has displaced millions of Syrians, destroyed Syrian infrastructure, and had regional and global consequences. Considering the current trend of the crisis and the impulses related to the favorable (possible and probable) future, various scenarios for this crisis are drawn. In this research, using analytical-explanatory method and using library studies, documents and existing archives, these scenarios have been illustrated, which has been illustrated with possible results to face possible futures. This research shows that although the Syrian presidential election, by increasing the legitimacy of the ruling regime in Syria, provided the grounds for increasing its power, resistance and acceptance against opposition groups at the domestic level, the fluid nature of the Syrian crisis in It is also affected by regional and global geopolitical factors, and the set of elements of the three levels (local, regional and international) also have a significant impact on the fate of this crisis in the future
خلاصه ماشینی:
اين تحقيق و پژوهش انجام شده نشـان ميدهـد کـه هرچند انتخابات رياست جمهوري سوريه با مشروعيت افزايي به نظام حاکم بـر سـوريه ، زمينـه هـاي افـزايش قدرت ، مقاومت و مقبوليت آن نظام را در برابر گروه هاي معارض در سطح داخلي فراهم کرد اما ماهيت سيال بحران سوريه در معرض تأثيرپذيري از عوامل ژئوپليتيکي منطقه اي و جهاني نيـز هسـت و مجموعـه عناصـر سطوح سه گانه (محلي، منطقه اي و بين المللي) نيز بر سرنوشت اين بحران در آينده تأثير به سزايي دارند.
به هرحال آنچه دراين بين بديهي مينمايد اين واقعيت است که صحنه گردان و فعالان اصلي اعتراض در سوريه نيز همانند ساير کشورهاي عرب دستخوش بحران ، جوانان هستند که به زعم خود درصدد اصلاحات و ايجاد زمينه به منظور نيل به آينده بهتر براي سوريه ميباشند که خط مشي آن ها بر سه گونه : «نه به راه حل امنيتي»، «نه به مداخله خارجي» و «نه به خشونت »، تأکيد دارد «نه » در مورد جريان معارض در سوريه و طيف تشکيل دهنده آن ميتوان از الگوهاي بسياري استفاده کرده و بر مبناي يک يا چند ويژگي خاص آن ها را طبقه بندي نمود.
(آجرلو، (56 :1390 جدول شماره ٢: گروه هاي ديني در سوريه دين در سوريه ٪٧٤ اهل تسنن ١٣ شيعيان ، علويان ، اسماعيليان ١٠ مسيحيان ٣ دروز، يزيديان (A Wary Easter Weekend for Christians in Syria, The New York Times) سوريه کشوري است که ازنظر ژئوپليتيکي داراي اهميت بسيار بالايي است زيرا؛ واقع شدن در منطقه استراتژيک غرب آسيا، قرار گرفتن در کناره شرقي درياي مهم مديترانه و برخورداري از ١٨٦ کيلومتر ساحل ، همسايگي با فلسطين اشغالي، لبنان ، ترکيه و عراق ، به وضوح اهميت ژئوپليتيک و نقش راهبردي اين کشور را در مناسبات منطقه اي و بين المللي نمايان ميسازد.