چکیده:
جایگاه معشوق در غزل و در سیر ادبیات فارسی از دیرباز تاکنون، دستخوش تحولات بسیاری شده است؛ به نوعی که در ادوار گوناگون شعر فارسی و نیز در شعر هر شاعری با توجه به نوع جهانبینی او، نسبت به معشوق و جایگاه آن، رویکردی ویژه وجود داشته است. این جایگاه در بسیاری موارد، تعیینکنندۀ جهانبینی شاعر نیز بوده است. شاه نعمتالله ولی شاعر سدۀ نهم نیز، مانند بسیاری دیگر از شاعران پارسیگوی در غزلهای خود، رویکرد عرفانی به شعر، غزل و به طور اخص، معشوق داشته است که این نوشتار منبع تحقیقی برای یافتن ویژگیها و مقام معشوق گردیده است. علاوه بر این، چگونگی کاربردها و جزئیات نامها و برخی صفات معشوق در این مقاله به نگارش در آمده است که میتواند رهیافتی برای درک مظاهر عرفانی شعر شاه نعمت الله ولی دانسته شود. نتیجه اینکه، جایگاهی که شاه نعمتالله ولی برای معشوق در غزل خود قائل است، با تمام ویژگیهای نامی و صفاتی او با انواع کاربردهای استعاری، تشبیهی و وصفی، مقامی است که در پرتو گنجینۀ اصطلاحات اهل تصوف که پیش از او برای معشوق وجود داشته است، مخصوص معشوقی حقیقی است. ویژگیهای معشوقی که او با صفات مجازی به کار گرفته است، معدود بوده و همه در خدمت اندیشههای عرفانی او و خالی از ابداعات ویژه و مسبوق هستند.
Beloved's position in sonnet and Persian literature has faced several changes since long ago till now, thus there has been a special approach in various eras of Persian literature also in each poet's poetry based on his/her worldview to beloved and her/his position. This approach has been determinative of poet's worldview. Shah Ne'matollah Vali, 9th century poet, like many other Persian poets have had mystical approach to poem, sonnet and specifically beloved and this writing had been a source of research for finding beloved's position and properties. Furthermore, details and applications of names and characteristics of beloved has been mentioned in this article and hereby it can be known as an approach for understanding mystical manifestations of Shah Ne'matollah Vali's poetry.
خلاصه ماشینی:
بررسی نام ها و جایگاه معشوق در غزل شاه نعمت الله ولی 1 حسین کریمی ثابت برات محمدی ٢ چکیده جایگاه معشوق در غزل و در سیر ادبیات فارسی از دیرباز تاکنون ، دستخوش تحولات بسیاری شده است ؛ به نوعی که در ادوار گوناگون شعر فارسی و نیز در شعر هر شاعری با توجه به نوع جهان بینی او، نسبت به معشوق و جایگاه آن ، رویکردی ویژه وجود داشته است .
شاه نعمت الله ولی شاعر سدة نهم نیز، مانند بسیاری دیگر از شاعران پارسیگوی در غزل های خود، رویکرد عرفانی به شعر، غزل و به طور اخص ، معشوق داشته است که این نوشتار منبع تحقیقی برای یافتن ویژگیها و مقام معشوق گردیده است .
پس برخی از منتقدان معاصر، گاهی اشعار او را دارای بار ادبی سنگینی ندانسته اند و در بررسی دوره ای که وی در آن شعر سروده ، گفته شده است : «به طور کلی باید دانست که در این دوره شعر از نظر مضمون ابداً ترقی نکرد و فقط در حد تقلید ماند اما از نظر زبان بسیار تدنی کرد و نمونه های منحطی از زبان را در شعر شاعران معروف این دوره از قبیل شاه نعمت الله ولی میتوان دید» (شمیسا، ١٣٧٠: ١٤٦).
نام های به کار رفته برای معشوق نیز در شعر وی همگی در شعر و غزل پیشینیان او سابقه دارد و نشان میدهد که معشوق در غزل شاه نعمت الله ولی جایگاه تازه ای ندارد و در تقارن کامل با اندیشۀ عرفانی جاری پیش از وی است .