چکیده:
در دنیا در چند دهه اخیر، فلسفیدن و فلسفه ورزی، به عنوان روشی برای پرورش قوه فکر، مجددا مورد توجه قرار گرفته است. در ایران نیز حدود یک دهه است که چنین مباحثی مطرح شده است. در همین راستا و در بادی امر، برنامه ای تحت عنوان «آموزش فلسفه به کودکان» در ایالات متحده پدیدار گشت و سپس در سراسر دنیا گسترش یافت. با آن که مدت زیادی از عمر این برنامه نمی گذرد و در همین مدت نیز موفقیت های زیادی کسب کرده، اما در عین حال با چالش های زیادی، به ویژه در حوزه نظری، مواجه شده است. در میان چالش های عمده نظری، امکان آموزش فلسفه به کودکان با توجه به مفهوم فلسفه، از اولین چالش ها بوده است. درست یا نادرست، فلسفه موضوعی دشوار تلقی شده است که به تعمق در آرای فلاسفه می پردازد و بسیاری از بزرگ سالان تحصیل کرده و تحصیل نکرده، در فهم آن با دشواری مواجه اند، چه رسد به کودکان. از این رو اولین سوالی که طراحان و حامیان فلسفه برای کودکان با آن مواجه می شوند، این است که: «آیا با چنین تصویری از فلسفه، آموزش فلسفه به کودکان ممکن است؟» این مقاله، ضمن توصیف مختصر این برنامه درسی در خلال مرور سوابق بنیان گذار آن – لیپمن - ابتدا سوابق چالش مفهومی در این زمینه را مرور کرده است. سپس دو مفهوم فلسفه به عنوان شاخه ای از دانش بشری یا به عنوان یک رشته دانشگاهی را در مقابل فلسفه به عنوان فلسفه ورزی و فلسفیدن قرار داده، دلایل و شواهد دو گروه طرف داران و مخالفان این برنامه را بررسی کرده و نشان داده است که با چه مفهومی از فلسفه، آموزش فلسفه به کودکان امکان پذیر است. در پایان مقاله با توجه به این که چنین چالشی در ایران نیز وجود دارد، پیشنهاداتی برای نحوه بررسی و برخورد با چنین مساله ای در ایران ارایه شده است.
Philosophizing has been considered for decades in the world as a
way of development of mental faculty whereas in I ran it has captured attention only in the very last decade. The so-called program of Philosophy for Children has initially emerged in US and then, spread over the world. The program has had great achievements during such a short period of time. Nevertheless, it has been subject to some theoretical challenges notably the possibility of teaching philosophy as it really is to children. This paper reviewed the background of such challenges and through the juxtaposition of philosophizing and philosophy as an academic discipline along with arguments for and against the program, concluded with some suggestions as to the way of teaching philosophy to children, mainly based on relevant experiences in Iran.