چکیده:
ﺣﺮﻓﻪ ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﯽ در دﻫﻪﻫﺎی اﺧﯿﺮ اﻓﺰاﯾﺶ ﭼﺸﻤﮕﯿﺮی را در ﺗﺠﺎریﺳﺎزی ﺧﺪﻣﺎت ﺣﺮﻓﻪای ﺷﺎﻫﺪ ﺑﻮده اﺳﺖ. رﻗﺎﺑﺖ ﺟﻬﺎﻧﯽ و ﻣﻘﺮرات زداﯾﯽ از ﺻﻨﻌﺖ ﺗﺄﮐﯿﺪ ﺑﯿﺸﺘﺮی ﺑﺮ ﺑﺎزار، ﻣﺸﺘﺮی و ﻓﺮآﯾﻨﺪﻫﺎی ﺗﺠﺎری و اﯾﺠﺎد ارزش ﺑﺮای ﺻﺎﺣﺒﮑﺎران ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﯽ ﺑﻪ ﻋﻨﻮان ﺳﻨﮓ ﺑﻨﺎی ﺑﻘﺎی ﻣﺆﺳﺴﺎت ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﯽ اﯾﺠﺎد ﻧﻤﻮده اﺳﺖ. ﺑﻨﺎﺑﺮاﯾﻦ در ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ ﺑﺮ اﯾﻦ آﻣﺪﯾﻢ ﺗﺎ اﺛﺮ ﺗﺠﺎری ﺳﺎزی ﻣﻮﺳﺴﺎت ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﯽ ﺑﺎ ﻧﻘﺶ ﺗﻌﺪﯾﻞ ﮐﻨﻨﺪه ﮔﯽ ﻫﻮﯾﺖ ﺣﺴﺎﺑﺮس ﻣﻮرد ﺗﺤﻘﯿﻖ و ﺑﺮرﺳﯽ ﻗﺮار دﻫﯿﻢ ﺗﺎ در آﺧﺮ ﺑﺘﻮاﻧﯿﻢ اﻃﻼﻋﺎت ﻣﻔﯿﺪی را در اﺧﺘﯿﺎر ﻣﺪﯾﺮان و ﺧﻂ ﻣﺸﯽ ﮔﺬاران ﺳﺎزﻣﺎن ﻫﺎ ﻗﺮار دﻫﯿﻢ. ﺗﺤﻘﯿﻖ ﺣﺎﺿﺮ ار ﻧﻈﺮ ﻫﺪف ﮐﺎرﺑﺮدی و از ﻧﻈﺮ ﺟﻤﻊ آوری اﻃﻼﻋﺎت ﭘﯿﻤﺎﯾﺸﯽ و ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ، ﮐﻪ ﺑﻪ ﻣﻨﻈﻮر ﺳﻨﺠﺶ ﻫﻮﯾﺖ ﺣﺮﻓﻪ ای از ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ آﺷﻔﻮرت و ﻣﺎﺋﻞ) 1992 ( و ﺑﺮای ﺑﺮرﺳﯽ ﻫﻮﯾﺖ ﺳﺎزﻣﺎن از ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪ ﭼﻨﯽ ) 1983 ( اﺳﺘﻔﺎده ﺧﻮاﻫﺪ ﺷﺪ ﮐﻪ دارای18 ﺳﻮال و ﺳﻪ ﺑﻌﺪ ﻋﻀﻮﯾﺖ، وﻓﺎداری و ﺷﺒﺎﻫﺖ ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ اﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪه اﺳﺖ. ﺟﺎﻣﻌﻪ آﻣﺎری در اﯾﻦ ﺗﺤﻘﯿﻖ ﺣﺴﺎﺑﺪاران رﺳﻤﯽ ﺷﺎﻏﻞ در ﻣﻮﺳﺴﺎت ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﯽ ﻋﻀﻮ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺣﺴﺎﺑﺪاران رﺳﻤﯽ اﯾﺮان در ﺳﺎل 1400 ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ ﮐﻪ از ﻣﯿﺎن آن ﻫﺎ 317ﻧﻔﺮه ﻧﻤﻮﻧﻪ ﺑﻪ ﺷﮑﻞ ﺗﺼﺎدﻓﯽ ﺳﺎده اﺗﺨﺎب ﺷﺪه اﻧﺪ. ﺑﺮای ﺗﺠﺰﯾﻪ و ﺗﺤﻠﯿﻞ دادهﻫﺎ و آزﻣﻮن ﻓﺮﺿﯿﺎت و ﻣﺪل ﺗﺤﻘﯿﻖ از ﻧﺮماﻓﺰار Spss 24وSmart PLSاﺳﺘﻔﺎده ﺷﺪه اﺳﺖ.
خلاصه ماشینی:
واژه هاي کليدي: تجاري سازي، ، هويت حرفه اي، هويت سازماني 48 ١- مقدمه تمرکز پژوهش ها بر ديدگاه ذينفعان ، نگراني در زمينه تجاريسازي و آثار آن بر کيفيت خدمات حسابرسي را مطرح نموده است ، با اين استدلال که تأکيد بر ارزش هاي اقتصادي مثل سود و رشد ميتواند به مثابه تهديدي براي استقلال حسابرسان و توان آنها در حفاظت از منافع سهامداران يا ذي نفعان باشد (هامپفري و مويزر، ١ ١٩٩٠؛ سيترون ، ٢ ٢٠٠٣؛ سوري و همکاران ، ٣ ٢٠١٠؛ بروبرگ و همکاران ، ٢٠١٦).
بنابراين نتيجه سياستهاي حاکم بر تحقيقات دانشگاهي بايد انتقال سريع نتايج اين تحقيقات به شرکت هاي بخش خصوصي و عمومي با همکاري دستگاه ها در راستاي نفع عمومي باشد (شريف زاده و همکاران ، ١٣٨٦) هويت سازماني هويت سازماني از جمله متغير هايي است که در کمک به اطمينان از کارکرد کارکنان در جهت منافع سازمان ، بيش از حد حائز اهميت ميباشد، از اين رو مفهوم هويت سازماني به يک مفهوم اساسي در حوزه ي رفتار سازماني تبديل شده و به طور کلي توجه رو به افزايشي را در تحقيقات مديريت به خود جلب کرده است (مظاهري، ١٣٩٦) مطالعات انجام شده در زمينه هويت سازماني بر اين نکته اذعان دارند که هويت سازماني به عنوان حالت روان شناختي، نشان دهنده ي ارتباط زيربنايي موجود بين کارمندان و سازمان بوده و بنابراين به صورت بالقوه قادر به تشريح و پيش بيني بسياري از گرايش ها حائز اهميت رفتاري در محل کار ميباشد (آلبرت و همکاران ٤، ٢٠٠٠).