چکیده:
قاعده «الواحد» یکی از قواعد فلسفی مهم و پرکاربرد در علم اصول است که تقریر و بررسی ارزش منطقی کاربستهای اصولی آن همواره مورد گفتگو بوده، مسأله جستار حاضر را تشکیل میدهد. نوشتار حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و با هدف بررسی کاربردهای این قاعده در علم اصول، به تقریر و ارزیابی آنها از منظر شیخ محمدحسین غروی اصفهانی (1296-1361ق) میپردازد که نقش ویژهای در تعمیق و ساماندهیِ «اصول فلسفی» داشت. از رهگذر این جستار آشکار میشود که از این قاعده در مسائل متعدد علم اصول بهره گرفته شده که در این نوشتار، شاخصترین آنها در قالب ده مورد ارائه میشود. تحلیل و ارزیابی این موارد، گویای این واقعیت است که همه آنها با غفلت از مفاد و قلمرو قاعده الواحد شکل گرفته، ارزش منطقی ندارند و کاربرد این قاعده در آنها ناموجه است، زیرا محور برخی از آنها واحد غیر حقیقی، و محور برخی دیگر، واحد حقیقی غیر شخصی است؛ در حالیکه قلمرو این قاعده، «واحد حقیقی شخصی» است.
خلاصه ماشینی:
ارزيابي کاربست قاعده «الواحد» در علم اصول در انديشه محقق اصفهاني 1 محمدعلي اسماعيلي چکيده قاعده «الواحد» يکي از قواعد فلسفي مهم و پرکاربرد در علم اصول است که تقرير و بررسي ارزش منطقي کاربست هاي اصولي آن همواره مورد گفتگو بوده ، مسأله جستار حاضر را تشک يل مي دهد .
بر اين اساس ، محقق اصفهاني به بازخواني مفاد براهين پيشين پرداخته ، قلمرو قاعده را اين گونه محدود ميکند: برهان نخست (برهان قاعده الواحد در جانب علت ) تنها «واحد حقيقي شخصي» را شامل ميشود؛ زيرا تعدد خصوصيات و حيثيات مصحح صدور معلول ، در واحد غير حقيقي و نيز واحد حقيقي نوعي هيچ محذوري ندارد.
(صدرالمتألهين ، ١٩٨١م ، ج ٢، ص ٢٠٤) برهان دوم (برهان نخست بر قاعده الواحد در جانب معلول ) نيز تنها «واحد حقيقي شخصي» را در بر ميگيرد؛ زيرا از آن جا که واحد نوعي، مقارن با کثرت فردي است ، ميتواند به چند وجوب سابق متصف شود، (اصفهاني ، ١٤٢٩ق ، ج ٢، ص ٢٦٧) چنان که اين کثرت در واحد اعتباري نيز وجود دارد.
اگر جامع مقولي مورد نظر باشد، با اين که مشمول قاعده الواحد ميشود، اما وجود چنين جامعي محال است ؛ چرا که نه تنها همه افراد نماز صحيح چنين جامعي ندارند، بلکه يک فرد نماز نيز نميتواند چنين جامعي داشته باشد؛ چون نماز اجزاي متعدد دارد و از مقولات متعددي تشکيل شده است .