چکیده:
مسئله اصلی پژوهش، تبیین معنای «لسان عربیّ مبین» در قرآن کریم با توجه به آرای مفسران و کارکردهای معنایی واژگان است. اختلاف دیدگاه مفسران و استناد نظرات آنان به دلایل متفاوت، انجام این تحقیق را ضروری نموده است. مقاله حاضر با روش توصیفی ـ تحلیلی به بررسی و سنجش آرای مفسران در تفسیر آیه شریفه پرداخته و نظرات آنان را درباره «لسان عربیّ مبین» در چهار بخش مورد توجه قرار داده است. این موارد شامل: مسئله تحدی، زبان مخاطبان و مکان نزول، شرافت و ظرفیتهای زبان عربی، فصاحت و صراحت و آشکاری زبان اختصاصی قرآن است. نتایج پژوهش نشان میدهد که «لسان عربیّ مبین» فراتر از نظریات مفسران، یک فهم مشترک بینالاذهانی است که با اسلوب محاورۀ انسانی، از زبان فرابشری وحی پرده برداشته است و در عین اینکه شرایط و درک و فهم مخاطب را در نظر داشته، ویژگی جهانشمولی، فرابشری و فراتاریخی قرآن کریم را هم لحاظ کرده است. توجه به معنای قرآنی واژگان و روایات مرتبط و نیز دیدگاه زبانشناسی سوسور میتواند مؤید معنای اخیر باشد.
المساله الاساس فی هذا البحث هی تبیین معنی عباره «لسان عربی مبین» الوارده فی القران الکریم بناء علی اراء المفسرین، وبیان الوظايف الدلالیه لکلمات هذه العباره. وتکمن ضروره هذا البحث فی وقوع الاختلاف فی اراء المفسرین حول هذه الجمله، واستناد هذه الاراء الی ادله مختلفه. عمد هذا البحث، المعد وفق المنهج الوصفی التحلیلی، الی دراسه وتقییم اراء المفسرین فی تفسیر الایه الشریفه، وتناول اراءهم حول عباره «لسان عربی مبین» فی اربعه اقسام، هی: مساله التحدی، لغه المخاطبین ومکان نزول الوحی، شرف اللغه العربیه وقدراتها، فصاحه اللغه الخاصه بالقران الکریم وصراحتها وبیانها. وتشیر نتايج البحث الی ان مفهوم عباره «لسان عربی مبین» هو اسمی واعلی مما قدمه المفسرون من اراء فیها، فهو فهم مشترک بین الاذهان، استخلص باسلوب الحوار الانسانی من لغه الوحی الفوق بشریه، ومع اخذ هذه اللغه ظروف وادراک المخاطبین بعین الاعتبار؛ فهی تتناغم کذلک مع الشمولیه الکونیه للقران الکریم، وتمیزه بانه فوق بشری وفوق تاریخی، ویمکن تدعیم الرای الاخیر عبر التدقیق فی المعانی القرانیه والروایات ذات الشان، ویوکد ما ذهبنا الیه نظریه سوسور فی علم اللغه.
Explaining the meaning of “Clear Arabic Language” (Arabic: لسان عربی مبین) in the Holy Quran according to the opinions of the commentators (the scholars who interpret the Holy Book of Quran) and the semantic functions of the words is the main issue of this research. Differences of opinion of commentators (Arabic: مفسر; plural: Arabic: مفسرون, Romanized: mufassirun) and citing their views for different reasons necessitated this research. The present article has been studied and evaluated the opinions of the commentators in interpreting the verse and considers their views about “Clear Arabic Language” (Arabic: لسان عربی مبین) in four parts. These include: Tahaddi (Arabic: تحدی, The Quranic Challenge), the language of the audience and the place of revelation, the honor and capacities of the Arabic language, the eloquence and explicitness of the specific language of the Qur'an. The results of the research show that the “Clear Arabic Language” beyond the opinions of the commentators is a common understanding that has revealed the superhuman language of revelation through human conversational style and considered the universal characteristics, transhumanism, transhistorical of the Holy Book of Quran while considering the conditions and understanding of the audience. Paying attention to the Quranic meaning of related words and narrations as well as Saussure’s linguistic point of view can confirm the recent meaning.
خلاصه ماشینی:
زبان قوم گروه دیگر مفسران در تفسیر «لسان عربیّ مبین» مواردی را بیان کردهاند که به زبان مخاطبان پیامبر( و منطقه زندگی ایشان اشاره دارد.
ارزیابی پیش از بررسی دیدگاه سوم، این نکته قابل دقت است که اگر مراد از عربی، معنای گویش و زبان عربی لحاظ شود، زبان قوم، زبان قریش، زبان جرهم و زبان تازی نیز جملگی از آن جهت که اشاره به زبان و گویش مخاطبان پیامبر( دارند، ذیل همین دیدگاه اخیر یعنی فصاحت زبان عربی قرار میگیرند.
اما همه دلایلی که برای امتیازات زبان عربی گفته شده است، به تنهایی یا در مجموع برای دلالت بر اینکه منظور از «لسان عربیّ مبین» زبان عربی و یا حتی گویش یا لهجه فصیح مرسوم آن باشد، کفایت نمیکند؛ زیرا قرآن کریم کلمۀ توحید است و در پی تقریب و توحید دلهاست، از این رو هرگز خود دلیل و سبب تفرقه نخواهد بود.
نیز با توجه به اینکه «لسان» معنای گستردهتری نسبت به لغت دارد و با معنا نمودن واژه «عربیّ» به فصاحت و صراحت در مقابل معنای زبان و گویش عربی، و «مبین» را به معنای آشکار گرفتن، ظاهراً تعبیر «لسان عربیّ مبین» اشاره به زبان عربی یا لهجه خاصی از آن نیست؛ بلکه مراد واضح و روشن بودن و صراحت تعالیم الهی است.
دقت در معنا و کاربردهای واژه «لسان» در قرآن کریم و روایات، و نیز توجه به تمایز ساحتهای زبان از دیدگاه سوسور، بیانگر آن است که حتی فراتر از تفسیر چهارم، «لسان عربیّ مبین» زبان ارتباطی ویژهای است که خداوند برای نزول حقیقت وحی و تعالیم الهی خود برگزید.