چکیده:
شاهنامه فردوسی گنجینه عظیمیآز مضامین نو در قالب اسطوره و تاریخ است. این اثر سترگ تنها شرح وصف شاهان و جنگهای خانمانسوز وبیان سوزناک فرزندکشی نیست، بلکه بیش از همه آثار پیشین نشاندهنده نخستین مراحل خلقت و اندیشه تکامل تمدن ایرانی است. شاهنامه سرشار از تقابل اسطوره و افسانه با انسان است و در واقع روایتی است از موجودات عجیب و غریب، انسانهای قدرتمند و پهلوان، حیوانات و گیاهان خاص که همه نشاندهنده ساحت زیست اساطیری انسانی است. در این تحقیق با روش مطالعات کتابخانهای و توصیفی از مقالات و متون مختلف به بررسی اسطورههای شاهنامه و ایلیاد پرداخته شده و بازتاب آنها در حماسههای دو کشور مورد ارزیابی قرار گرفته است.
Ferdowsi Shahnameh is a huge treasure trove of new themes in the form of myth and history. This great work is not only a description of kings and fiery wars and the painful expression of child murder, but more than any other previous work, it shows the first stages of creation and the evolution of Iranian civilization. Shahnameh is full of confrontation between myth and legend with human beings and in fact it is a narration of strange creatures, powerful and heroic human beings, special animals and plants that all represent the realm of human bio-mythology. In this research, the myths of Shahnameh and Iliad have been studied by the method of library studies and descriptive articles and various texts, and their reflection in the epics of the two countries has been evaluated.
خلاصه ماشینی:
زوتهماسب بيامد به نزديک ايران سپاه به سر بر نهاده کياني کلاه به شاهي برو آفرين خواند زال نشست از بر تخت زو پنج سال پس از کشـته شدن نوذر به دست افراسياب ، زال و مردم چون دو پسر او، توس و گستهم را شايسته پادشاهي نديدند تا اينکه زال زو را که از نژاد فريدون بود به شاهي نشاند او پنج سال پادشاهي کرد او با افراسياب جنگ هاي زيادي نمود تا سرانجام به دليل خشکسالي که به وجود آمد دو طرف صلح کردند و جيحون را به عنوان مرز ايران و توران مشـخص کردند.
از کارکردهاي دوران پادشاهي او عبارتند از: استفاده از جام جهان نما که قبل از آن متعلق به جمشيد بوده براي يافتن بيژن ، پسر گيو و نوه ي گودرز پهلوان کشتن افراسياب و گرسيوز به انتقام خون سياوش انتخاب لهراسپ به عنوان جانشين خود و مخالفت زال وي به عنوان نماد خرد ايران زمين است و با اين حال رها کردن پادشاهي و برگزيدن مرگ در زندگي کي خسرو را آخرين شاه کياني دانسته اند.
فر در شاهنامه ، يکي از مهم ترين و پربسامدترين اساطير است و از همان آغاز کتاب ، در پادشاهي کيومرث به عنوان اولين پادشاه و بينان گذار سلسله پيشداديان ، وجود آن از الزامات فرمانروايي به شمار مي رود: همي تافت زو فر شاهنشهي چو ماه دو هفته ز سرو سهي دد و دام و هرجانور که ش بديد زکيشي به نزديک او آرميد دو تا مي شدندي بر تخت اوي از آن بر شده فره و بخت اولي (فردوسي ، ١٣٨٦: ١٢/٢٢/١-١٠) اساطير ملي شاهنامه رستم يکي از ويژگي هاي پهلواني رستم که از او چهره اي بسيار مثبت در ذهن مردم ايجاد کرده ، نيروي اعتقاد او به پروردگار است .