چکیده:
سؤالات بلاغی با معانی ثانویه، نقش مهمی در تشخّص سبکی، افزایش بار معنایی و عاطفی کلام، القای لحنهای مختلف، تنوع در ابهامهای هنری و نیززیباسازی متن ایفا میکند؛ از این رو، جستجو در انواع سؤالهای بلاغی و طبقهبندی و نقد آنها، در پژوهشهای سبکشناختی، نقد بلاغی و تحلیلگفتمانی از اهمیت بسیاری برخوردار بوده است. مسئلۀ اصلی تحقیق حاضر، مطالعه در انواع سؤالات موجود در اشعار نیما یوشیج و تحلیل و طبقهبندی اینسؤالات به جهت القای معانی ثانوی و گفتمانی بوده است. در این تحقیق که به روش تحقیق ترکیبی (توصیفی- آماری و استدلالی) انجام شد، به این نتایجدست یافتیم: از مجموع 919سؤال بلاغی احصا شده، درونمایههای تأکید، انتقاد و اعتراض، انکار، حسرت، گلایه، توبیخ و نهی بیشترین بسامد را داشتهاند.معانی تجاهل، طنز و تمسخر، تعجب، تمنّا و آرزو نیز از موارد پر کاربرد در بین سؤالات بلاغی موجود در شعر نیما بوده است. این سؤالات در گفتگوهایدرونی و فلسفی نیما با خود و طبیعت، انتقادات اجتماعی، ایراد نگرشهای تعلیمی-حکمی، پدیدار شناختی و ایدئولوژیک و شکوائیههای عاطفی و نقادانۀوی، جایگاه بسیار مهمی را داراست و به اشعار نیما، رنگی از سبک شخصی، آمیخته به جهانبینی خاص وی را بخشیده است
Rhetorical questions with secondary semantics play a crucial role in identifying style, increasing the semantic and emotional load of words, inducing different tones, diversity in artistic ambiguity, and beautifying the text. Therefore, seeking all kinds of rhetorical questions and classifying and criticizing them has been very important in stylistic research, rhetorical criticism, and discursive analysis. The present study aimed to examine the types of questions in Nima Yoshij's poems and analyze and classify the questions in order to induce secondary and discursive semantics. This descriptive-statistical and discursive study indicated that out of a total of 191 rhetorical questions, the themes of emphasis, denial, regret, complaint, rebuke, and prohibition allocate the highest frequency. The evasion, irony and mockery, surprise, wish, and desire semantics have been used a lot among the rhetorical questions in Nima Yoshij's poetry. These questions hold a prominent place in Nima Yoshij's inner and philosophical conversations with himself and nature, his social criticisms, presentation of phenomenological and ideological attitudes, and emotional and critical complaints. Further, the questions make Nima Yoshij's poems specific with respect to his personal style mixed with particular worldview.
خلاصه ماشینی:
او استفهام را با بحث ابهام مرتبط دانسته و به فلسفه سؤال و اهداف آن نيز اشاره کرده است : «يکي از مختصات آثار خلاق ادبي ابهام است ؛ زيرا در ادبيات دقايق و اعماق مسائل عاطفي و روحي و فلسفي مورد دقت و موشکافي قرار ميگيرد؛ طرح اين گونه مسائل معمولا با جملات پرسشي صورت مي گيرد» (شميسا، ١٣٨٦ :١٤٦)؛ زيرا اولا نويسنده خود نسبت به ماهيت موضوع آگاهي کافي ندارد و ثانيا جملات پرسشي، توجه خواننده را به اصل موضوع جلب مي کند و مخاطب را به تفکر و تعمق وا مي دارد.
نيما بيان مي کند عشق باعث درد و محنت او ييستي ؟ اي معشوق تو کيستي ؟ نيما اين انديشه ها را در قاموس سوالات بلاغي طرح مي کند و در حين آن از اطوار عشق نيز شکوه مي کند و در عين حال به عجز بشر در راه بردن به حقيقت عشق و يا ناگزيري عشق صحه مي نهد: نمونه هاي زير به صورت سؤال بيانگر همان مفاهيم است : ١-بيان تنهايي و در عين حال سوال مند بودن انسان دربارة حقيقت وجود خويش و جهان .
٣-بخش ديگري از سوالات اين شعر، تقرير و تأکيدي است بر پاسخ هايي واقع گرايانه که شاعر بر اساس تجربۀ زيستۀ خود براي بخشي از سوالات منطقي و فلسفي خود يافته است و به زباني اعتراف گونه و در شکل سوالات بلاغي تقريري و نيز استفهام تاکيدي بيان مي کند: -کي ز خصم حق مرا بودي زيان / گر نبودي عشق حق در من عيان ؟ (همان : ٣٢).