چکیده:
این پژوهش با هدف مقایسهی اثربخشی مشاوره راه حل محور و مشاوره حمایتی مبتنی بر خوددلسوزی بر کنترل رفتار، سازگاری عاطفی، اجتماعی و آموزشی کودکان خیابانی پسر صورت گرفت. این تحقیق یک مطالعه پژوهشی نیمه تجربی با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعهی این پژوهش شامل کلیهی کودکان خیابانی پسر واقع در مرکز نگهداری کودکان خیابانی و کار شهر مشهد سال 1397 بود. افراد نمونه به صورت گمارش تصادفی در دو گروه آزمایشی و یک گروه کنترل (هرکدام 10 نفر)، در مجموع 30 نفر جایگزین شدند. برای انجام پیشآزمون و پسآزمون، از ابزارهای پرسشنامهی سازگاری (Sinha & Singh, 1993) و پرسشنامهی خودسنجی نوجوانان (YSR) (Achenbach & Rescorla,1991) استفاده شد. گروههای آزمایش نیز به مدت 8 جلسه، هفتهای یک بار و هرجلسه به مدت 90 دقیقه مورد آموزش گروهی قرار گرفتند ولی گروه کنترل مداخلهای دریافت نکرد. نتایج با استفاده از تحلیل کواریانس چند متغیری بررسی شد. نتایج نشان داد که بین آزمودنیهای گروههای آزمایش که درمان راه حل محور و مشاوره حمایتی مبتنی بر خوددلسوزی را دریافت نمودهاند و گروه کنترل در میانگین کنترل رفتار در مرحله پس آزمون تفاوت معناداری وجود دارد. (001/0p<). اما در مورد انواع سازگاری کودکان، بین دو گروه از لحاظ معناداری در سازگاری تفاوتی مشاهده نشد.
The aim of this study was Effectiveness comparison of solution-focused and supportive counselling based on self-compassion effects on control of behavior and emotional, social and educational adjustment for male street children. This study was a quasi-experimental research study with experimental and control groups. The population of this study includes all street children of Mashhad street children center (2018). Samples were randomly assigned to two experimental groups and one control group (10 people each), a total of 30 people. Sinha & Singh's Adjustment Questionnaire (1993) and Youth Self Report (YSR) (1991) were used to perform pretest and posttest. The experimental groups were trained in groups for 8 sessions, once a week and for 90 minutes in each session. The results of analysis of covariance showed that there was a significant difference between the training groups who received solution-focused and supportive counseling based on self-compassion and the control group in the control of behavior (P>0/001). But none of the two educational methods could affect them in relation to the types of adjustment.
خلاصه ماشینی:
ایمانالله بیگدلی استاد گروه روانشناسی، دانشکدهی علومتربیتی و روانشناسی دانشگاه فردوسی مشهد، مشهد،ایران چکیده این پژوهش با هدف مقایسهی اثربخشی مشاوره راه حل محور و مشاوره حمایتی مبتنی بر خوددلسوزی بر کنترل رفتار، سازگاری عاطفی، اجتماعی و آموزشی کودکان خیابانی پسر صورت گرفت.
Effectiveness comparison of solution-focused and supportive counselling based on self-compassion effects on control of behavior and emotional, social and educational adjustment for male street children Mahsa Razmgar, M.
Abstract The aim of this study was Effectiveness comparison of solution-focused and supportive counselling based on self-compassion effects on control of behavior and emotional, social and educational adjustment for male street children.
Keywords: solution-focused, self-compassion, male street children, adjustment, control of behavior.
از اینرو پژوهش حاضر با هدف مقایسهی اثربخشی مشاوره راه حل محور و مشاوره حمایتی مبتنی بر خوددلسوزی بر کنترل رفتار، سازگاری عاطفی، اجتماعی و آموزشی کودکان خیابانی پسر شهر مشهد در سال 1397 صورت گرفته است.
این پژوهش قصد داشت تا به بررسی دو فرضیهی زیر بپردازد: بین میانگینهای نمرات پسآزمون کنترل رفتار در گروههای آزمایش راه حل محور و مشاورهی حمایتی مبتنی بر خوددلسوزی با گروه کنترل تفاوت معناداری وجود دارد.
در زمینهی مشاوره راهحل محور نیز تحقیق Smock et al (2008) میباشد که تأثیر این مشاوره را بر افسردگی افراد دارای سوءمصرف مواد بررسی کرده است، Kim, & Franklin (2009) نیز تأثیر این روش را بر کاهش شدت احساسات منفی و مدیریت مشکلات رفتاری بررسی کردند؛ از طرفی پژوهشهای Nicholas (2015)، Amiri, , Kareshki, & Asghari ,(2014) نیز این مورد را تأیید میکند.