چکیده:
مواجهه کشورهای اسلامی با مدرنیته به طرق متعددی بر جایگاه زنان در این جوامع اثر گذاشته است. اسلام سیاسی تلاش کرده تا پاسخهای متعددی را برای تضادهای ناشی از مواجهه با اندیشههای غربی و تاثیر آنها بر گفتمان زن در جامعة اسلامی فراهم سازد. این پاسخها در طیفی از پذیرش کامل آموزههای لیبرالدموکراسی و فمینیسم تا نفی مطلق آنها در قالب اسلام طالبانی را شامل میشوند. هریک از کشورهای اسلامی تحولات تاریخی و مختصات فرهنگی خاص خود را دارا هستند و این امر نیز به چگونگی مفصلبندی گفتمان یاد شده در هریک از جوامع اسلامی اثر گذاشته است. سوال این است که با توجه به آموزهای اسلام شیعی و تحولات معاصر چه گفتمانی میتواند پاسخگوی مسائل زنان در جامعة ایرانی به خصوص بحث ارزش زن در جامعه باشد؟ پژوهش حاضر رویکرد «حکمتبنیان» را که به لحاظ نظری منتج از آموزههای اسلام سیاسی به خصوص رهبران انقلاب اسلامی یعنی امام خمینی و مقام معظم رهبری است معرفی مینماید. با توجه به اینکه رویکرد حکمت بنیان در تحلیل پدیده تقسیم کار جنسیتی از نظریههای تک علتی فاصله میگیرد، بر مبانی اسلامی قرار گرفته و در نهایت متاثر از تحولات اسلام سیاسی معاصر است؛ فرضیة این است که این رویکرد پاسخی مناسب برای مسائل زنان به خصوص ارزش زن در جامعة اسلامی_ ایرانی فراهم مینماید. این پژوهش با رویکری نظری – تاریخی تلاش میکند دادههایی که بر اساس روش کتابخانهای جمعآوری شدهاند به شیوهای توصیفی – تحلیلی و با استفاده از تحلیل گفتمانی به نتیجه برساند.
The confrontation of Islamic countries with modernity has affected the position of women in these societies in many ways. Political Islam has tried to provide many answers to the contradictions caused by the confrontation with Western ideas and their influence on women's discourse in the Islamic society. These answers range from full acceptance of liberal-democracy and feminism to their absolute rejection in the form of Talabani Islam. Each of the Islamic countries has its own historical developments and cultural coordinates, and this has also affected how the aforementioned discourse is elaborated in each of the Islamic societies. The question is, considering the teachings of Shiite Islam and contemporary developments, what kind of discourse can answer women's issues in Iranian society, especially the discussion of women's value in society?The present research introduces the "wisdom-based" approach, which theoretically results from the teachings of political Islam, especially the leaders of the Islamic revolution, namely Imam Khomeini and the Supreme Leader. Considering that Hikmat-Banyan's approach in analyzing the phenomenon of gender division of labor departs from single-cause theories, it is based on Islamic principles and is ultimately influenced by the developments of contemporary political Islam; The hypothesis is that this approach provides a suitable answer for women's issues, especially the value of women in the Islamic-Iranian society. This research, with a theoretical-historical approach, tries to conclude the data collected based on the library method in a descriptive-analytical way and using discourse analysis.Keywords: political Islam, gender, feminism, discourse, Hikmat-Bayan
خلاصه ماشینی:
سـوال اين مقاله اين اسـت که با توجه به آموزه هاي اسـلام شـيعي و تحولات معاصـر ايران چه گفتماني ميتواند پاسـخ گوي مسـائل زنان در جامعۀ ايراني به خصـوص بحث ارزش زن در جامعه باشـد؟ پژوهش حاضـر رويکرد «حکمت بنيان » را که به لحاظ نظري منتج از آموزه هاي اسـلام ســياســي به خصــوص رهبران انقلاب اســلامي يعني امام خميني و مقام معظم رهبري اســت معرفي مينمايد.
- تفـاوت هـاي طبيعي و رواني انکـارنـاپـذير بين مردان و زنـان ؛ مـاننـد تفـاوت در قـابليـت هـاي توليـدمثـل ، قـدرت بـدني، ميـل هـا و رفتـارهـاي مربوط بـه غريزه جنســـي و تفـاوت زن و مرد در بروز احساسات و تعقل و تفاوت ها - انتظارات گوناگون از مردان و زنان براســاس هدفمندي آفرينش يعني کارکردها به منزله علت غـايي، اين نظـام را ترتيـب داده و حتي موجـب ايجـاد دو جنس گوـناگون بوده اـند (کـارکردهـا) نقش هـاي جنسـيتي ١ نقش هاي جنسـيتي جنبه هاي رفتاري هويت جنسـياند و هويت جنسـي متفاوت مردانه و زنانه منشأ نقش هاي جنسيتي است - فهم نقش هاي ثابت مردانه و زنانه به جمع بندي بين همه ادله اي نيازمند اســت که براي تمايز نقش هاي جنسيتي برپا شده اند براي اين هدف ميتوان از نکته هاي ذيل بهره گرفت : ١- اگر نقشـي طبيعي باشـد، ميتوان آن را نقشـي ثابت دانسـت براي مثال نقش زن در توليدمثل که در قالب بارداري ، زايمان و شـيردهي خود را نشـان ميدهد نقش زيسـتي و طبيعي اسـت .