چکیده:
پیوند مراسم عزاداری با شعر و موسیقی, در ایران و جهان, پیشینة تاریخی دارد. شهرستان سبزوار
بهویژه مناطق جنویی آن نیز از این فرهنگ مستثنا نیست. یکی از سنتهای کهن بازمانده در فرهنگ
عزاداری سپزوان خواندن اشعار آهنگینی با عنوان «بیت) در روزهای عزاداری: از سوی زنان است
که به صورت سینهبهسینه از مادران به دختران رسیده و در سالهای" اخیرء رو به فراموشی رفته
است. در مقاله حاضر به گردآوری میدانی و دستهبندی موضوعی این بیتها پرداخته شده است.
همچنین به روش نظری» چرایی و کار کرد این اشعار در مراسم عزاداری, مورد واکاوی قرار گرفته
ا ست؛ اینکه این سنت چگونه میتواند در کاستن از غم و اندوه عزاداران مفید باشد و چگونه در
روان آدمی کار میکند. این جستار نشان میدهد مانند دیگر میراث ادب عامه. سادگی و صمیمیت.
مشخص نبودن سراینده, بهرهگیری از تمثیلهای طبیعی موجود در محیط زندگی و... از ویژگیهای
دیگر این اشعارند که تا حد امکان بررسی شدهاند.
خلاصه ماشینی:
براي مثال ، يکي از انگيزه هاي خلق آثار هنـري، در اصـل همين جاودانگي نام و ياد است ؛ چنان که فردوسي درباره سرايش شاهنامه ميگويد: کسي کو شود زيـر نخـل بلنـد از اين نامور نامـه شـهريار همـان سـايه زو بـازدارد گزنـد بمانم به گيتي يکي يادگار (فردوسي، ١٤٠٠، ج ١: ٥) باري، از همين رو، پيشينيان همـواره فرزندانشـان را آمـوزش ميداده انـد و وصـيت ميکرده اند که پس از مرگشان بر آنها بگرينـد و عـزاداري کننـد.
ميانگارم کـه از ديـد روان شـناختي، آهنـگ واژگـان و صـو خيال و تغزل بيت ها، بخشـي از بـار غـم و سـنگيني درک پديـده مـرگ را از دوش عـزاداران برميدارد و نشئگي کوچکي از جنس تغزل به آنان ميدهد حتي برپايه گفتگو بـا زنـان محلـي، دريافته ام که گاهي داغداران آن چنان متوجه و متمرکز بر بيت خواندن و به يادآوردن بيت هـاي زيبا براي گرم نگاه داشتن مجلس ميشوند که گويي مرگ عزيزشان را از ياد برده اند.
گاهي اگر زني دير ميرسيد، به طوري که ميت را به خـاک سـپرده بودنـد يـا بـراي شستن و تغسيل برده بودند، بيت هايي مناسب مانند اين ميخواند: اينجه نبييم که سرو و ساموت کـنم اينجه نبييم که جـو بـه قربـوت کـنم اينجــه نبــييم بــار ســفر بربســتي شــايد کــه ازي ســفر پشــيموت کــنم 3 البته اين قاعده الزامي نبوده و نيست ؛ ميشود در آغاز ورود هـر بيتـي را خوانـد امـا سخن سنجان چنين ميکرده اند.