چکیده:
در این مبحث پرسش اصلی آن است که آیا خداوند ویژگی یا مجموعهای از ویژگیها را دارد که بتوان براساس آنها او را به مثابه یک شخص قلمداد کرد؟ آیا از منظر قرآن میتوان شخص انگاری خداوند را اثبات کرد؟ این پژوهش از روش توصیفی تحلیلی استفاده میکند و ابتدا با بیان اینکه مفهوم شخص وارگی یک وصف بسیط و ممتاز در عداد سایر اوصاف نیست، نشان داده خواهد شد که شخص وارگی، وصفی مرکب گونه و مجموعهای از اوصاف مختلف است که جمع آن، سبب شکلگیری آثار جدید میشود؛ ازاین رو حدود هفت معیار ضروری برای شخص وارگی مطرح میشود که براساس آن میتوان قضاوت کرد که آیا از منظر قرآن، خداوند موجودی متشخص است یا نه؟ براساس یافتههای این پژوهش با شواهدی که از قرآن خواهیم آورد، شخص وار بودن خدای دین اسلام اثبات میشود.
خلاصه ماشینی:
com دريافت: 17/10/1401 پذيرش: 14/12/1401 چکيده در اين مبحث پرسش اصلي آن است که آيا خداوند ويژگي يا مجموعهاي از ويژگيها را دارد که بتوان براساس آنها او را بهمثابه يک شخص قلمداد کرد؟ آيا از منظر قرآن ميتوان شخصانگاري خداوند را اثبات کرد؟ اين پژوهش از روش توصيفي ـ تحليلي استفاده ميکند و ابتدا با بيان اينکه مفهوم شخصوارگي يک وصف بسيط و ممتاز در عداد ساير اوصاف نيست، نشانداده خواهد شد که شخصوارگي، وصفي مرکبگونه و مجموعهاي از اوصاف مختلف است که جمع آن، سبب شکلگيري آثار جديد ميشود؛ ازاينرو حدود هفت معيار ضروري براي شخصوارگي مطرح ميشود که براساس آن ميتوان قضاوت کرد که آيا از منظر قرآن، خداوند موجودي متشخص است يا نه؟ براساس يافتههاي اين پژوهش با شواهدي که از قرآن خواهيم آورد، شخصوار بودن خداي دين اسلام اثبات ميشود.
2. معيارهاي شخصبودن بهنظر ميرسد يکي از مهمترين مسائلي که در شناخت مسئله شخصوار بودن بايد مورد توجه قرار گيرد اين است که وصف «شخصوارگي» را نميتوان بهکار برد؛ چراکه وصف شخصوارگي يک وصف انتزاعي و ساختاري است؛ لذا شخصبودن برايند مجموعهاي از صفات مختلف است که ترکيب آن سبب آثار جديدي ميشود و موجود را شخصوار ميسازد.
فارغ از اينکه دلالت برهان نظمي که آيات قرآن درصدد بيان آن هستند، آيا اصل اثبات وجود خداست يا اينکه اثبات توحيد ربوبي خداوند متعال؟ بايد گفت که آنچه سبب اثبات واجب يا توحيد ربوبي ميگردد، ضرورت وجود ناظمي آگاه و حکيم است و اين خود دال بر وجود خداي شخصوار است؛ چراکه داشتن علم و آگاهي و حکمت از مهمترين معيارهاي شخصانگاري است.