چکیده:
فراداستان از نمودهای پست مدرنیسم است که در رمان نویسی امروز رواج یافته است. این نوع رمان ترکیبی از نوگرایی و اسطورهگرایی و به نوعی بازگشت به پیش از مدرنیسم است که در آن تلفیقی از مدرنیته و سنّت را میبینیم. در این سبک، نویسنده به نوعی داستانهای پیشین را به شکلی دیگر بازآفرینی میکند. در این پژوهش با هدف به دست دادن نمودهای فراداستانی در داستان کوتاه معاصر، بر مبنای ویژگیهای فراداستان و به روش توصیفی- تحلیلی به بررسی مجموعه داستان شرق بنفشه اثر شهریار مندنیپور، پرداخته شد و نگارنده به نتیجه رسید که مندنیپور در داستانهای کوتاه این مجموعه، بیشتر عنصر عدم قطعیّت و گسستگی طرح و بینامتنیّت را دخالت داده است، امّا عناصر دیگری چون: دخالت راوی در داستان، اسطورهگرایی، عدم روال خطّی نیز از ویژگیهای اوست که موجب شده داستانها دارای ابهاماتی باشد که برای فهم آنها نیاز به چینش پازلهای پراکنده داستان است. حضور شخصیّتهای تاریخی در این داستانها که موجب بینامتنیّت شده و زبان داستان را به سبک گذشتگان تغییر داده است. از این رو سنّت و مدرنیسم با هم تلفیق شده و از ورای آنها نگاه نویسنده به دنیا و نظرات وی به شکلی تازه مطرح میشود.
Meta fiction is one of the manifestations of postmodernism that is popular in today's novel writing. This type of novel is a combination of modernism and mythology and a return to pre-modernism in which we see a fusion of modernity and tradition. In this style, the author recreates the previous stories in a different way. In this research, with the aim of obtaining metafictional features in contemporary short stories, based on the characteristics of metafiction and using a descriptive-analytical method, the collection of Shargh Banafshe stories by Shahriar Mandanipour was investigated, and the author concluded that Mandanipour's short stories The collection has mostly involved the element of uncertainty and discontinuity of the plot and intertextuality, but other elements such as: the involvement of the narrator in the story, mythology, lack of linear routine are also among his characteristics, which caused the stories to have ambiguities that need to be understood in order to understand them. The arrangement of scattered puzzles is the story. The presence of historical figures in these stories has caused intertextuality and changed the language of the story to the style of the past. Therefore, post-modernism and modernism are combined, and behind them, the author's view of the world and his opinions are presented in a new way.
خلاصه ماشینی:
در این پژوهش با هدف به دست دادن نمودهای فراداستانی در داستان کوتاه معاصر، بر مبنای ویژگیهای فراداستان و به روش توصیفی- تحلیلی به بررسی مجموعه داستان شرق بنفشه اثر شهریار مندنیپور، پرداخته شد و نگارنده به نتیجه رسید که مندنیپور در داستانهای کوتاه این مجموعه، بیشتر عنصر عدم قطعیّت و گسستگی طرح و بینامتنیّت را دخالت داده است، امّا عناصر دیگری چون: دخالت راوی در داستان، اسطورهگرایی، عدم روال خطّی نیز از ویژگیهای اوست که موجب شده داستانها دارای ابهاماتی باشد که برای فهم آنها نیاز به چینش پازلهای پراکنده داستان است.
(دژبان و باقری، 1397: 220) در آثار فراداستانی غالباً راوی یا نویسنده تلفیقی میان سبک کلاسیک و مدرنیسم ایجاد میکنند و با زاویه دیدی دوگانه یا چندگانه و طرحی گسسته و چند پاره به روایت داستانی میپردازند که از نظر تسلسل زمانی دارای روال عادّی نبوده و در هم ریخته است.
این اصطلاح تاریخچهای به قدمت خود روایت دارد (مارتین، 1389: 137) برای فراداستان تعاریف زیادی نوشتهاند از جمله در فرهنگ اصطلاحات ادبی نوشته است: «فرا داستان نوع خاصی از رمان در ادبیات پست مدرن است که اوّلین بار رابرت شولز آنرا رواج داد.
» (لاج، 1388: 345) فراداستان از شگردهای داستانی است که نویسنده بدون این که تظاهر به واقعگرایی کند تصویری از واقعیّت نشان میدهد و با حضور خود در داستان توجّه خواننده را به ساختگی بودن آن جلب میکند.
» (همان: 17) در داستان «آیلار» نیز نویسنده در داستان حضور دارد و دیده میشود از این رو عناصر فانتزی وارد داستان شده و دخالت میکند.