چکیده:
اثر ادبی متعهّد و جاودانه، هنری است که در خدمت دفاع از آرمانها و ارزشهای دینی- انسانی قرار گیرد. بیداری اسلامی از ابعاد مهم ادبیّات جنگ و پایداری است و ایستادگی در برابر بیدادگریها و نظامهای ظالم در تاریخ همۀ ملّتها و جوامع دیده میشود. هنگامیکه یک ملّت به مبارزه با عوامل استبداد داخلی یا تجاوز بیگانگان برمیخیزد از سرودهها و نوشتههایی بهره میگیرد که موضوع اصلی آن دعوت به مبارزه و پایداری در برابر بیدادگران است و این آثار در حوزۀ ادبیّات مقاومت گنجانده میشود. این جستار با استفاده از رمان «ادرکها النّسیان» نوشتۀ سناء الشعلان و رمان «ارمیا»، اثر رضا امیرخانی، در تلاش است مولّفههای مقاومت را در آثار هریک از نویسندگان فوقالذّکر مورد بررسی قرار دهد. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی– تحلیلی در ابتدا به توضیحاتی در مورد دو رمان میپردازد و سپس مولّفههای مقاومت را در دو اثر تبیین و تحلیل میکند. نتیجه تحقیق نشان میدهد موضوع رمان «ادرکها النّسیان»، به مباحثی مانند آوارگی، فقر، ذلّت، ناامیدی، ظلمستیزی و شهادتطلبی اشاره دارد. امّا رمان «ارمیا»، که یک رمان در زمینة دفاع مقدّس است، به موضوعات شهادت طلبی، دفاع از مقدّسات، یاری جستن از امامان، ایثارگری، تفاوت نسل پیش از جنگ و بعد از آن میپردازد؛ همچنین تفاوتهایی در سطح این دو رمان مشاهده میگردد که مربوط به نوع بیان نویسنده و مولّفههای موجود است.
خلاصه ماشینی:
این جستار با استفاده از رمان «ادرَکَهَا النّسیان» نوشتۀ سناء الشعلان و رمان «ارمیا»، اثر رضا امیرخانی، در تلاش است مؤلّفههای مقاومت را در آثار هريك از نويسندگان فوقالذّكر مورد بررسی قرار دهد.
امّا رمان «ارمیا»، که یک رمان در زمینة دفاع مقدّس است، به موضوعات شهادت طلبی، دفاع از مقدّسات، یاری جستن از امامان، ایثارگری، تفاوت نسل پیش از جنگ و بعد از آن میپردازد؛ همچنین تفاوتهایی در سطح این دو رمان مشاهده میگردد که مربوط به نوع بیان نویسنده و مؤلّفههای موجود است.
سؤالات پژوهش چه عواملی رمان«أَدرَکَهَا النّسیان» و «ارمیا» را در چارچوب نمونۀ کاملی از ادبيّات داستانی مقاومت و پایداری قرار داده است؟ مهّمترین رویکرد و مؤلّفههای پایداری در این دو داستان کدامند؟ فرضیّههای پژوهش 1- هوشیاری نویسنده در تصویر پردازی تجاوز صهیونیستها به سرزمین قدس از طریق داستان؛ و رمان ارمیا با بیان مشاهدات و تجربیّات زمان جنگ باعث شده است مخاطب به درستی از وضعیّت جنگ و پس از آن مطّلع گردد .
بهاء چندین دهه در وطن خویش به سر میبرد و با تمام خیانتها و فقر مادی و فرهنگی، حتّی ناچار به تنفروشی و قلمفروشی شد تا بتواند از این راه روزگار خود را بگذراند؛ درحالیکه ضحاک، یتیمخانه و وطن را در زمان کودکی ترک کرده است و توسّط پسرعموی پدرش که شخصی ثروتمند و دارای همسری یونانی و مهربان بود به فرزندخواندگی هویّت یافته بود و زندگی و آغوش گرم و پیشرفت علمی و مادّی را احساس نمود.