چکیده:
شعر عاشقانۀ معاصر، حوزۀ شکلگیری گونههایی از گفتمان تغزّلی با ژرفساخت غنایی نوین است. این گفتمانها توانستهاند جلوهها و ابعادی از نگرش، اندیشه و عواطف صاحبان ذهنیّت غنایی را در دوران ما آشکار سازند. نادر نادرپور یکی از شاعران تغزّلیسرای معاصر است که جایگاهی ویژه در شعر عاشقانۀ امروز دارد و بدینواسطه در تکوین گونهای گفتمان با ماهیّت تغزّلی توفیق یافته است. گفتمان او در بردارندۀ مولّفههای انحصاری است که موقعیّت او را در مقام شاعری صاحب سبک در عرصۀ شعر عاشقانه تثبیت میکند. در این گفتار، تلاش شده ماهیّت گفتمان نادرپور، تشریح و شاخصهها و مختصّات پیدا و پنهان آن تبیین شود. در این راستا، ابعاد مختلف ذهنیّت غنایی و جهان تغزّل نادرپور که بر انگارهای از معشوق و مناسبات عاشقانه استوار است، مورد تحلیل قرار گیرد؛ همچنین عناصر محتوایی و ساختاری که در تکوین فضای غنایی ویژۀ نادرپور، نقش ایفا کرده و زمینۀ شکلگیری یک گفتمان مسلّط را در شعر او فراهم نموده، تاکید شده است.
خلاصه ماشینی:
در این راستا، ابعاد مختلف ذهنيّت غنایی و جهانِ تغزّل نادرپور که بر انگارهای از معشوق و مناسبات عاشقانه استوار است، مورد تحليل قرار گيرد؛ همچنین عناصر محتوایی و ساختاری که در تکوین فضای غنایی ویژۀ نادرپور، نقش ایفا کرده و زمینۀ شکلگیری یک گفتمان مسلّط را در شعر او فراهم نموده، تأكيد شده است.
این شاعران که انگیزۀ کافی و لازم برای سرودن شعر عاشقانه داشتهاند، عموماً دارای جهانبینی تغزّلي و «احساس فردیّت» (عبادیان، 1384: 22) و نیز واجد نوعی ایدئولوژی و ماهیّتِ گفتمانی در سطوح مختلف سبک و کلام خویش هستند که به صورت آشکار و نهفته در آثار آنان جریان دارد.
بر این اساس، میتوان گفتمان تغزّلي را بستر و زمینۀ کلی، همچنین برآیندِ اشعاری دانست که موضوع محوری آنها عشق و مناسبات عاشقانه است؛ مناسباتی که بر مبنای عواطف عشقی میان عاشق و معشوق شکل میگیرد و زمینه را برای تکوین ساختارها و رخدادهای کلامی خاص با ماهیت تغزّلي و در عین حال گفتمانی فراهم میکند.
نیز پژوهشی است که در «پژوهشنامۀ ادب غنایی»(1389، شمارۀ 14) به چاپ رسیده و در آن از نادرپور به عنوان شاعری با گرایشهای رمانتیستی برجسته سخن رفته است؛ در این راستا برخی مؤلّفههای رمانتیسم از جمله طبیعتگرایی و نقش طبیعت در تکوین شعر نادرپور مورد بررسی قرار گرفته است.
نادرپور با این رویکرد توفیق یافته میان نگرش و ذهنيّت تغزّلي خویش و زبانی که برای بیان عواطف عاشقانۀ خود به کار میگیرد، نسبت و پیوندی قابل قبول ایجاد کند و بدان نظمی گفتمانی ببخشد.