چکیده:
چگونه تکوین باعث میشود فراتر از زیباشناسی تاملی کانت، چرخشی به استتیک کنشگرانه دلوز صورت گیرد. چگونه مسیر انسانشناسی زیباشناسی کانت به سمت هستیشناسی هنرمند و اثر هنری در استتیک دلوزی جهت میگیرد. برای پاسخ به این پرسشها باید بررسی کرد که ایده تکوین دلوز با تاکید بر کدام قسمتها و چه نسبتهای نامتناهی از فحوای نقد سوم کانت شکل میگیرد و چه ایدههایی به وجود میآورد. تکوین چه تاثیری در گسترش معانی بیلدونگ در نقد سوم کانت دارد. شاکله بحث در نقد سوم کانت در باب امر زیبا، امر والا و هنر نبوغ بر محور ایدهها شکل میگیرد. برای بحث دلوز هم به همین ترتیب از طرح شکلگیری نسبتهای تفاوتمحور بر اساس ریتم به عنوان مبنای شکلگیری ایدهها سخن به میان میآید. این پژوهش به روش تحلیل محتوا توضیح میدهد روابط تفاوتمحور و ایدههای حاصل که از خوانش دلوز در برنگاه گشودن تناهی به نامتناهی در کنش هنرمند سر برمیآورند، چگونه به واسطه تکوین یعنی هماهنگی عمیق در دورترین فاصله، معانی بیلدونگ در نقد سوم کانت را افزایش و شدت میدهد. هماهنگی عمیق در دورترین فاصله یعنی به یاری دلوز میتوان از مضاعفشدن توان قوای عملکردا متفاوت موقع به همریختگی سلسله مراتب قوا و هماهنگی دوباره آنها بر اساس درجه توانشان دفاع کرد؛ از دادههای حسی به ایدهها رسید؛ براین مبنا که بعد اشتدادی ماده حس بر اساس ریتم، سازنده ایدهها میشود، قاعده کنش هنرمند حین رویداد والا تا رسیدن به هماهنگی و زیبایی در اثر هنری بر اساس بعد ریتمیک و اشتدادی بهکار میافتد. اصطلاح بیلدونگ آلمانی با این معانی شدت بخشیده میشود.
Through the genesis, which means deep harmony at the farthest distance, the meanings of Bildung in Kant's Third Critique will increase and intensify. Deep harmony at the farthest distance means, it is possible to defend the doubling of the intensities of faculties with different functions when the hierarchy of faculties loses or messes and again harmonizes them based on the degree of their intensities.