چکیده:
در تبیین علل و عوامل همگرایی اتحادیه اروپا نظریههای مختلفی مطرح شده است. بعضی از این نظریهها معلول مستقیم تجربه همگرایی اروپا در دهه ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ بوده اند. هریک از این نظریهها تحلیل متفاوتی و حتی متعارض از ماهیت ساختاری و نهادی همگرایی اروپا و شرایط سیاسی، اجتماعی و اقتصادی لازم و مساعد برای تثبیت، تداوم و توسعه این فرآیند ارائه میدهند. در این میان نظریه نوکارکردگرایی بیش از دیگر نظریهها به فهم مسئله کمک میکند، چرا که بسیاری از مفروضات و فرضیههای خود را از تجربه مستقیم فرآیند همگرایی در اروپا اقتباس کرده است. بطوری که میتوان ادعا کرد که این نظریه یک پاسخ نظری به همگرایی در اروپا بوده و همراه با تغییر، تحول و تکامل آن توسعه یافته است. حال در این پژوهش به بحث در ارتباط با عوامل موثر بر همگرایی اروپا و همچنین این سؤال که چرا کشورها به اراده خویش حاکمیت خود را محدود ساخته و آن را به یک مرکز فراملی واگذار میکنند، از طریق روش توصیفی- تحلیلی و با کمک گرفتن از منابع اسنادی – کتابخانهای انجام شده، میپردازد. درنهایت نتایج پژوهش حاکی از آن است که از یک سو احزاب، نخبگان و گروههای ذینفع و از سوی دیگر فشارهای بیرونی و محیطی و همچنین سیاسی شدن و تسری گام به گام، از جمله عوامل موثر بر همگرایی اتحادیه اروپا میباشند. و به طور کلی میتوان گفت تلاش در جهت دستیابی به منافع، انگیزه اساسی در همگرایی و واگذاری حاکمیت کشورها به مرکزی فراملی میباشد.
Various theories have been proposed to explain the causes and factors of the convergence of the European Union. Some of these theories were a direct result of the experience of European integration in the 1950s and 1960s. Each of these theories provide a different and even conflicting analysis of the structural and institutional nature of European convergence and the necessary and favorable political, social and economic conditions for the stabilization, continuation and development of this process. Meanwhile, the theory of neofunctionalism helps to understand the problem more than other theories, because it has adapted many of its assumptions and hypotheses from the direct experience of the convergence process in Europe. So it can be claimed that this theory is a theoretical response to convergence in Europe and has been developed along with its change, transformation and evolution. Now, in this research, we discuss the factors affecting European convergence and also the question why countries limit their sovereignty by their will and leave it to a transnational center, through descriptive-analytical method and with the help of It is done from documentary sources - library. Finally, the research results indicate that on one hand, parties, elites and interest groups, and on the other hand, external and environmental pressures, as well as politicization and expansion step by step, are among the factors affecting the convergence of the European Union. And in general, it can be said that the effort to achieve benefits is the main motivation in convergence and handing over the sovereignty of countries to a transnational center.
خلاصه ماشینی:
کلمات کلیدی: نوکارکردگرایی، همگرایی، اتحادیه اروپا، برونگرایی، تسری، سیاسیشدن دانش آموخته کارشناسی ارشد روابط بین الملل – دانشگاه تهران دانش آموخته کارشناسی ارشد مطالعات آلمان و اروپا از دانشگاه تهران (نویسنده مسئول) مقدمه مسأله همگرايي از دير باز بين گروههاي منطقهاي در حوزههاي تجاري، پولي و سياسي وجود داشته است.
از منظر هاس همگرایی یک فراگرد است که حول محور آن بازیگران سیاسی و دولتهای مستقل در کشورهای مختلف به این باور تن در میدهند که نفع آنها در تجمع وحدت در تأسیس مرکز جدیدی است، که جایگزین دولتهای ملی میگردد ( کاظمی،37:1370).
جدول شماره 1- تسري جغرافيايي اتحاديه اروپا جامعه ذغال و فولاد (1952) ايتاليا، آلمان غربي، بلژيك، فرانسه، لوگزامبورگ، هلند موج اول تسري (1973) ايرلند، بريتانيا، دانمارك موج دوم تسري (1981) يونان موج سوم تسري (1986) اسپانيا، پرتغال موج چهارم تسري (1995) اتريش، سوئد، فنلاند موج پنجم تسري (2004) استوني، اسلواكي، اسلووني، جمهوري چك، قبرس، لهستان، لاتويا، ليتواني، مالت، مجارستان موج ششم تسري (2007) بلغارستان، روماني بنابراین با توجه به آنچه که در بالا ذکر شد، منطق تسری حاکی از آن است که اقدامات همگرایانه در یک حوزه موضوعی دارای حساسیتی اندک در سیاست سفلی، باعث جرقه زدن و شروع همگرایی بیشتر در بخشهای مرتبط سیاسی میشود؛ به گونهای که این فرآیند به طور فزایندهای به موضوعات و مسائل سیاست والا 1 با درجه اهمیت و حساسیت زیاد نیز گسترش مییابد.
اما تسري عمودي آن است كه اين همكاريها، بالأخره زمينه را براي همكاري فوق ملي در يك واحد سياسي منطقه اي- چون جامعه اروپا- فراهم خواهدكرد (سيف زاده،133:1383).