چکیده:
سعید علّوش منتقد و مترجم مغربی از پژوهشگران برجسته ادبیّات تطبیقی در جهان عرب بهشمار میآید. آثار وی در این حوزه در معرّفی مکتبهای مطرح ادبیّات تطبیقی و کتابشناسی این دانش در جهانعرب نقش اساسی داشته است. علّوش در ادبیّات تطبیقی معاصر، بیشتر در مسیر تحقّق پنج هدف اساسی حرکت نموده است؛ الف: معرّفی تاریخچه و نقد مکتبهای مشهور ادبیّات تطبیقی. ب: نقد فرهنگی ادبیّات تطبیقی. ج: بررسی وضعیّت کنونی ادبیّات تطبیقی در جهان عرب و چالشهای فراروی آن. د: تأکید بر نظریه اسلامی ادبیّات تطبیقی. هـ: نقش ترجمه در ادبیّات تطبیقی. لذا این پژوهش توصیفی ـ تحلیلی برآن است ضمن معرفی سعید علّوش، به تحلیل دیدگاههای وی در باب ادبیات تطبیقی عربی نیز بپردازد که درنهایت به این مهم رهیافت هاست، که علّوش ضمن در پیش گرفتن اهداف نامبرده و برجسته نمودن نقش عرب در ادبیّات تطبیقی غرب، نقصها و اشتباهاتی چند در آثار و گفتههای خویش داشته است؛ ازجمله آنکه علّوش بعد از نوشتن رساله دکتری و چاپ آن کار جدیدی نکرد و تمام کارهای چاپ شده وی تکرار مطالب رسالة دکتری است. متهم کردن مجله الدراسات الادبیه و تلاشهای محمد محمدی به تلاش برای تقویت جنبش امل از اشتباهات فاحش کتاب مکونات الادب المقارن و مدارس الادب المقارن است که با روح علمی سازگاری ندارد و نیز پریشانی نویسنده در کاربرد واژگان غلوآمیزی چون مکتب اسلاوی و عربی هم از دیگر اشکالات کار اوست.
Saeed Alloush, a critic and a Maghrebi translator, is considered as one of the prominent researchers of comparative literature in the Arab world. His works in this field have played a major role in introducing prominent schools of comparative literature and bibliography of this knowledge in the Arab world. In contemporary comparative literature, Alloush has mostly moved in the direction of achieving five basic goals; A: Introducing the history and criticism of the famous schools of comparative literature. B: Cultural criticism of comparative literature. C: Examining the current state of comparative literature in the Arab world and the challenges facing it. D: Emphasis on the Islamic theory of comparative literature. E: The role of translation in comparative literature. This descriptive-analytical research, therefore, aims to introduce Saeed Alloush and analyze his views on Arabic comparative literature, which ultimately led to the conclusion that Alloush has undertaken the aforementioned goals and highlighted the role of Arabs in comparative literature. The West has had many flaws and mistakes in its works and statements, however, Alloush did not do anything new after writing his doctoral dissertation and publishing it, and all his published works are repetitions of the contents of his doctoral dissertation. Accusing the Journal of Literary Studies and Mohammad Mohammadi's efforts of trying to strengthen the Amal movement is one of the mistakes of the book "Makunat al-Adab, al-Maqarn, and Madrasah al-Adab al-Maqarn", which is not compatible with the scientific spirit. Also, the author's trouble in using exaggerated words such as Slavic and Arabic school is another problem of his work.
خلاصه ماشینی:
لذا این پژوهش توصیفی ـ تحلیلی برآناست ضمن معرفی سعيد علّوش، بهتحلیل دیدگاههای وی در باب ادبیات تطبیقی عربی نیز بپردازد که درنهایت به این مهم رهیافتهاست، که علّوش ضمن در پیش گرفتن اهداف نامبرده و برجستهنمودن نقش عرب در ادبیّات تطبیقی غرب، نقصها و اشتباهاتی چند در آثار و گفتههای خویش داشته است؛ ازجمله آنکه علّوش بعد از نوشتن رساله دکتری و چاپ آن کار جديدی نکرد و تمام کارهای چاپ شده وی تکرار مطالب رسالة دکتری است.
(علّوش، 1979: 207- 250) از ديگر آثار علّوش «إشكالية التيارات والتأثيرات الأدبية في الوطن العربي» (1986) است؛ «نویسنده در این کتاب به بررسی دو موضوع مهم در ادبیّات و نقدعربی پرداخته است: بررسی جریانهای ادبی در جهانعرب و بررسی مسألة تأثیروتأثّر در پژوهشهای تطبیقی عربی».
علّوش در کتاب مكوّنات الأدبالمقارن في العـالم العربي و مدارس الأدبالمقارن مباحث مشترک در اين دو کتاب مطرح، معرّفی و بررسی دیدگاههای مکاتب مطرح و تفصیل و توضیح وضعیّت تطبیقگران عربی و تدریس ادبیّات تطبیقی در دانشگاههای عربی است.
منابع ادبی کمدی الهی علّوش در اینباره نيز به تأثير دين اسلام بر کمدی الهی، معراج، سفر ليلی، پژوهشهای تطبيقی بين دانته و معرّی، ديدگاههای پژوهشگران غربی دربارة اين تأثيرپذيری (همان: 523) و درنهايت موازنههايی که پيرامون رسالة الغفران معرّی و ساير کتب عربی صورت گرفته و همچنين تطبيق آن با آثار فارسی همچون «منطقالطير» عطار، اشاره کرده و به تفصيل پيرامون همگی سخن میگويد.