چکیده:
پس از حادثه 11 سپتامبر و پیدایش فضای باز سیاسی، احزاب و دستهجات متعددی در صحنه سیاستکشور ظاهر گردید. عبور از چندین دهه خشونت و چشم انداز دموکراتیک حکومت جدید که حاصلتحوالت اساسی در نظام بین الملل بوده، عدهای را به این فکر انداخت که این بار به شکل دیگری درسرنوشت سیاسی دخالت کنند. پس از تشکیل کنفرانس بن، چندین پروژه سیاسی در رابطه با افغانستان وبرون رفت از بحران موجود، روی دست گرفته شد. تشکیل دولت موقت، تصویب قانون اساسی، انتخاباتریاست جمهوری و انتخابات پارلمان که ممثل اراده عمومیمردم است، از جمله برنامههایی بود که تاکنوناجرا شده است. درمورد پارلمان مهمترین کارویژه و وظیفة اصلی آن، سازمان دادن خواستهها و سلیقههاو استعدادها است؛ بدین معنی که پارلمان یک کشور با کانالیزه کردن و جهت دادن به خواستههای تکافتاده و جدا از هم شهروندان، نه تنها حلقه واسطه بین حکومت و مردم است ، بلکه از ایجاد شورش وقیامهای ناخواسته نیز جلوگیری به عمل میآورد. بدین سان مادر این مقاله جایگاه نخبگان اعم از نخبگانفکری و ابزاری مانند پارلمان را به عنوان مظهر اراده مردم و حاکمیت ملی به منظور جهت بخشیدن بهروابط اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی جامعه بکاوش گرفته و وظایف و مسئولیت های آنرا به بحثگرفته ایم که عبارت از؛ قانون گذاری، نمایندگی، بررسی و نظارت، مشروعیت بخشیدن، وارسی در کارقوهاجرائیه می باشد.
After the September 11 incident and the emergence of an open political space, many parties and factions in the political sceneThe country appeared. Passing through several decades of violence and the resulting democratic vision of the new governmentThe fundamental changes in the international system made some people think that this time it will be in a different formPolitical fate intervene. After the establishment of the Bonn Conference, several political projects related to Afghanistan andThe way out of the existing crisis was taken. Formation of the interim government, approval of the constitution, electionsThe presidency and parliamentary elections, which represent the general will of the people, fromThe fundamental changes in the international system made some people think that this time it will be in a different formPolitical fate intervene. After the establishment of the Bonn Conference, several political projects related to Afghanistan andThe way out of the existing crisis was taken. Formation of the interim government, approval of the constitution, electionsThe presidency and parliamentary elections, which represent the general will of the people, from
خلاصه ماشینی:
از آنجا که کاربرد عملي زور و تهديد به عنوان ابزارهاي کسـب ، تحکيم و حفظ حاکميت بارها در اين کشـور به کار گرفته شـده اسـت و راه هاي مشـروع و قانوني ابزار وجود سـياسـي بسـيار محدود بوده و متأســفانه ميبينيم که هرگونه تغيير و تحول رژيم ســياســي بازور خشــونت و منازعه قومي توأم گرديده است ، نقش ضعيف نخبگان و ناتواني در ايجاد ثبات سياسي و در حقيقت عدم ثبات سياسي افغانستان از آنجا آشـکار ميشـود که آنها به جاي آن که قانون اسـاسـي تفاهم و احترام متقابل به يکديگر را اسـاس کسـب مشـروعيت سـياسـي قرار دهند به فکر دسـته بنديهاي قومي قبيله اي و برآوردن خواسـته هاي قوم و قبيله خاص خود هسـتند ميزان علاقه وهمبسـتگي قومي در اين جامعه به مراتب بالا تر ازهمبسـتگي ملي اســت .
راه کارها براي برون رفت از چالشهاي موجود در افغانستان براي عبور از معضلات موجود، با توجه به عوامل تداوم آن ، ميتوان راه کارهاي ذيل را ارائه داد: ١- تأکيد بر تاريخ و وجوه مشترک جامعه چنان که گفته شـد، از بحران هاي اصـلي و بنيادي موجود در افغانسـتان ، آن اسـت که هنوز ملت سـازي در اين کشـور صـورت نگرفته و هويت ملي به وجود نيامده اسـت .