چکیده:
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به فرمان امام خمینی جهادسازندگی با هدف محرومیتزدایی از مناطق روستایی تشکیل شد. وظایف و مسئولیتهای این نهاد در مدت دو دهه فعالیتش (1358-1378)، بارها دچار تغییر و تحولات بنیادی شد. تغییر در ماهیت فعالیتهای جهاد در دهه نخست حیات این نهاد، ابعاد گستردهای را شامل میشد. بهطوریکه از یکسو با تغییر در صحنه سیاسی_اجتماعی ایران، جهاد سازندگی نیز دچار تغییر و تشویش وظایف محوله شد و از سوی دیگر تغییر نقش جهادسازندگی نخست سبب تغییر در ساختار اداری این نهاد و درنهایت منجر به فروپاشی و انحلال آن شد.مسئله اصلی پژوهش حاضر تبیین و تحلیل چگونگی مواجه این نهاد با بحرانهای است که در دهه نخست انقلاب اسلامی روی داد و اینکه تأثیر این بحرانها بر تغییر نهادی نقش جهادسازندگی چه بوده است.پژوهش حاضر با بهرهگیری از اسناد آرشیوی، مصاحبهها، گزارشهای دولتی و منابع کتابخانهای و با استفاده از روش پژوهش توصیفی و تحلیلی انجام شده است.نتایج بهدستآمده نشاندهنده آن است که جهادسازندگی هرچند ابتدا با هدف محرومیتزدایی از روستاها تشکیل شد اما با درگیر شدن در بحرانهای دهه نخست پس از انقلاب اسلامی، از انجام وظیفه اصلی خود دور ماند و با بر عهده گرفتن برخی نقشهای حاشیهای هرچند باعث تثبیت انقلاب اسلامی در مناطق محروم و روستایی شد، اما به دلیل تنوع وظایف و تغییر نقش نهادی، دچار نوعی بینظمی اداری در درون شد و درنهایت این بینظمی سبب تغییر نگاه کارگزاران نظام ج.ا به این نهاد شد تا مسیر انحلال و فروپاشی این نهاد هموار شود
Throughout two decades of its activity (1358-1378), Jahad’s duties and responsibilities have seen fundamental developments and changes. Change in the essence of Jahad’s activities in its first decade of existence included vast dimensions. So, on the one hand, with the change in the socio-political arena of Iran, Jahad bore change and turmoil in its assigned responsibilities; and on the other hand, change in Jahad Sazandegi’s role, first, caused change in the administrative structure of Jahad, and finally lead to the destruction and disappearance of this institution.The main question in this study is to explain and analyze the way Jahad treated the crises that it faced in the first decade of Islamic Revolution; and also, how these crises affected the fundamental institutional change in it. The present study has used the archival documents, interviews, state reports, and library sources, and applied the descriptive-analytical research method.The research findings demonstrate that though Jahad firstly came into existence with the purpose of eliminating deprivation from rural areas, its involvement in the crises following first decade of Islamic revolution distanced this institution from its main assignments; and with taking some new marginal roles though it helped the stabilization of the Islamic Revolution in deprived rural areas, because of its varied responsibilities and role change, Jahad bore some kind of administrative turmoil in the inside, and in the end this turmoil lead to the change of Islamic Republic’s policy makers’ outlook on Jahad, and finally its distruction and disappearance
خلاصه ماشینی:
نتایج به دسـت آمـده نشـان دهنـده آن اسـت کـه جهادسـازندگی هرچنـد ابتـدا بـا هـدف محرومیت زدایی از روستاها تشکیل شد اما با درگیر شدن در بحران های دهـه نخسـت پـس از انقلاب اسلامی ، از انجام وظیفه اصلی خود دور ماند و با بر عهـده گـرفتن برخـی نقـش هـای حاشیه ای هرچند باعث تثبیت انقلاب اسلامی در مناطق محروم و روستایی شـد، امـا بـه دلیـل تنوع وظایف و تغییر نقش نهادی ، دچار نوعی بی نظمـی اداری در درون شـد و درنهایـت ایـن بی نظمی سبب تغییر نگاه کارگزاران نظام ج.
در دهه نخست فعالیت این نهاد، چندین حادثه یا بحران ، کشور انقلابـی ایـران و همچنـین نقـش نهادی جهادسازندگی را تحت تأثیر خود قرار داد که از بارزترین آن ها می توان به بحـران هـایی چون : بحران چگونگی مشارکت سیاسی روستاییان در ساختار پس از انقلاب اسـلامی ، بحـران نفوذ و فعالیت عناصر ضدانقلاب در برخی مناطق ایران و بحران پردامنة ایران در جنگ ٨ ساله با عراق بودند که از یک سو بر فعالیت های جهادسازندگی تأثیر داشته و از سـوی دیگـر تبـدیل این نهاد به وزارتخانه خود باعث ایجاد بحران های ساختاری درونی ای در این نهاد، خصوصاً در تعیین حدود وظایف و اختیارات ، شد که در روند تغییر نقش نهادی و دور شدن جهادسازندگی از ماهیت و نقش اصلی نهادی خود یعنی محرومیت زدایی از روسـتاها، تـأثیر بسـزایی داشـت ؛ بنابراین مسئله اصلی این پژوهش بررسی و تحلیل نقش بحران های بیرونی در ایجاد تغییر نقش نهادی در جهادسازندگی و تحلیل چگونگی این تغییر در اثر این بحران ها است .