چکیده:
حیرت آهنگم که میفهمد زبان راز من گوش بر آیینه نه تا بشنوی آواز من
ابوالمعانی میرزا عبدالقادر بن عبدالخالق بیدل (ف ۱۱۳۳ ه. ق /1725. م) بزرگترین گوینده و عارف بلند اندیش سدة دوازدهم سرزمین
پهناور شبه قاره به شمار میآید. وی یکی از چند شاعری است که فراوانی
اشعارش مایة حیرت است. بیدل در اشعار خود کلمة حیرت. حیرانی ۰
تحیر و تر کیبات آنها را بسیار به کار برده است مانند کشتة حیرت. بساط
حیرانی» برق تحیر , حیرت آیینه, گرد تحیر, سرمشق حیرت , حیرت دل وغیره
که میرساند شاعر در حالت طلسم حیرت بوده است و بدین جهت مثنوی
طلسم حیرت را به نظم آورده است و در آن موضوعات حیرت انگیز را
مورد بحث قرار داده است. اما حیرت و تحیر و حیرانی بیدل فقط در طلسم
حیرت او نیست بلکه در کلیات آثار منثور و منظوم وی خوانده میشود. در
غزلهای او حیرت و تحیر و حیرانی وی را بررسی کرده در این گفتار
تقدیم میدارد.
خلاصه ماشینی:
غزلهاي عارفانه در محافل سماع خوانده مي شدند و باعث وجد و حال شنوندگان و سرايندگان ميگشت مثلا در اصطلاح صوفيه جام به معني دل * - استاديار زبان و ادبيات فارسي ، دانشگاه کراچي - پاکستان عارف سالک است که مالامال از معرفت است (٢) و باده در ادبيات عرفاني به ويژه ادب منظوم عرفاني بسيار به کار رفته است ، باده عشق را گويند، وقتي که ضعيف باشد و اين عوام را باشد در بدايت سلوک، چنانکه عراقي مي گويد: نخستين باده کاندر جام کردند ز چشم مست ساقي وام کردند چو با خود يافتند اهل طرب را شراب بيخودي در جام کردند(٣) يا مولانا مي گويد: بيار جام که جانم ز آرزومندي ز خويش نيز بر آمد چه جاي صبر و قرار(٤) حافظ براي باده چنين گفته است : چه ملامت بود آن را که چنين باده خورد اين چه عيبست بدين بيخردي وين چه خطاست (٥) از ميان اصطلاحات عارفانه ، «حيرت» نيز اصطلاحي است که شعراي متصوفه آن را به کار برده اند و عطار در منطق الطير حيرت را ششمين وادي پر خوف و خطر ناميده است که سالک طريقت بايد طي کند تا به مقصد و معبود حقيقي خود برسد.